Tuesday, October 13, 2009

سردار فیروز آبادی؛ ازرنج نامه به امام زمان تا ترسیم خط قرمز قانون اساسی


حضور نظامیان در عرصه سیاست برای ایرانیان امر تازه ای نیست. از همان روزی که سرداران سپاه و بسیج برای حمایت از ارزش ها پادگان های خود را ترک کردند و در حالی که هنوز سلاح هایشان را در دست داشتند به حمایت از کاندیداهای مورد نظر خود پرداختند، فاتحه انتخابات و دمکراسی خوانده شد. اما کسی گمان نمی کرد که روزی فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح این چنین بی پرده از دخالت در سیاست بگوید و برای حضور خود و سایر برادران استدلال کند و برای فعالان سیاسی خط و نشان بکشد.

سرلشگر فيروزآبادي در سخنانی به ماموريت نيروهاي مسلح پرداخته و می گوید: "ماموريت نيروهاي مسلح، حفظ نظام، دفاع از مرزها، دفاع از تماميت ارضي و استقلال كشوراست. در ماموريت نيروي انتظامي و سپاه، دفاع از دستاوردهاي انقلاب اسلامي هم داريم. دفاع از انقلاب و دستاوردهاي انقلاب، در متن قانون اساسي آمده است؛ بنابراين مي‌بينيد نيروهاي مسلح ماموريتش اين‌هاست، هر وقت نظام به خطر بيافتد، تماميت ارضي و انقلاب تهديد بشود و دستاوردهاي انقلاب به خطر بيافتد نيروهاي مسلح بايد دفاع كنند."رييس ستادکل نيروهاي مسلح اخیرا در مراسم معارفه فرماندهان جدید سپاه و بسیج گفته است: "امريكا، اسرائيل، انگليس و فرانسه كه از جريانات اغتشاشگر حمايت مي‌كنند، هدف‌شان براندازي نظام است و خود اغتشاشگران كه پنهان نكردند بالاخره روز قدس گفتند استقلال، ‌آزادي، جمهوري ايراني؛ حتي‌شعار، وحدت‌بعضي‌ها، شعار براندازي است، به خاطر اين‌که مي‌خواهند با همديگر وحدت کنند، با محوري جز محور ولايت‌فقيه‌و رهبري‌، اين‌براندازي‌است، دارند خودشان‌را مستحكم‌مي‌كنند" این روزها در حالی که طرفداران احمدی نژاد کمر به نابودی همه یاران امام بسته اند و شماری از انقلابیون در زندانها و نزدیکان امام همه در انزوا هستند و مجالی برای تحقق افکار و اندیشه های امام راحل باقی نمانده است، وي به هدف جنگ نرم می پردازد و می گوید: جنگ نرم هدفش براندازي نظام است. چون براندازي افكار امام، براندازي نظام است. مخالفت با قانون اساسي و ديگر قوانين و حركت هاي ساختارشكنانه در جهت براندازي نظام است. امريكا، اسرائيل، انگليس و فرانسه كه از جريانات اغتشاشگر حمايت مي‌كنند، هدف‌شان براندازي نظام است و خود اغتشاشگران كه پنهان نكردند بالاخره روز قدس گفتند استقلال، ‌آزادي، جمهوري ايراني؛ يعني همين كه كلمه اسلامي را حذف كردند به معناي براندازي نظام." هر حرکت مخالفی را متوقف می کنیمدر زمانی که تعداد قابل توجهی از رسانه های وابسته به اصلاح طلبان توسط قوه قضاییه تعطیل هستند و تعداد زیادی از روزنامه نگاران در بند هستند، عضو شوراي عالي امنيت ملي اظهار می دارد: "عده‌اي‌آمدند در اين‌روزها، مرتب‌داخل‌روزنامه‌شان‌يك‌مطلب‌از اين‌جنس‌مي‌نويسند؛ بسيجي‌ها در دسته‌بندي‌هاي‌سياسي‌دخالت‌نكنند، نيروهاي‌ مسلح‌خلاف‌وظايف‌قانوني‌عمل‌نكنند و از اين‌دسته‌، منظورشان‌هم‌اين‌است‌كه‌اغتشاشاتي‌كه‌به‌راه‌مي‌افتد يا خطوطي‌كه‌اغتشاشگرها براي‌ادامه‌حركت‌شان‌مي‌دهند، بسيجي‌ها و نيروهاي‌مسلح‌براي‌جلوگيري‌وارد نشوند. مثل‌دوره‌بعد از انتخابات‌كه‌نگذاشتند آن‌ها پيش‌بروند و متوقف‌شان‌كردند. مي‌خواهند به نيروهاي‌مسلح‌بباورانند كه‌نبايد دخالت‌كنيد براي‌اين‌كه‌امر براندازي‌شان‌محقق‌بشود، براي‌اين‌كه‌بتوانند مسيرشان‌را طي‌كنند."طرح این سخنان را باید در راستای توجیه حضور گسترده وی و دیگر سرداران سپاه برای حضور گسترده در عرصه سیاست و اقتصاد دانست، از این روست که وی تصريح می کند: "اگر كسي براي براندازي نظام اقدام كرد، نيروهاي مسلح ماموريت‌شان اين است كه بايد با آن مقابله كنند و بايد جلوي حركت براندازانه را بگيرند. طبيعي است كه نيروهاي مسلح از راه قانون و از طريق قانون اساسي عمل مي‌كنند." گفتنی است بر اساس قانون اساسی نظامیان خق دخالت در مسایل سیاسی را ندارند و تنها در اعلام وضعیت فوق العاده نظامیان می توانند با اجازه و تصویب مجلس وارد عرصه شوند ولی ظاهرا سرلشکر فیروز آبادی این اصول را به فراموشی سپرده اند. همچنین دستور صریح امام خمینی (ره) در این خصوص، عدم دخالت نظامیان است و امام راحل با روشنگری خاص خود این مساله را بارها گوشزد کردند و از شورای رهبری یا رهبر خواسته اند که از این امر جلوگیری کنند. ایشان صراحتا تاکید کرده اند: " وصیت اکید من به قواى مسلح آن است که همان‏طور که مقررات نظام، عدم دخول نظامى در احزاب و گروهها و جبهه‏ها است به آن عمل نمایند؛ و قواى مسلح مطلقاً، چه نظامى و انتظامى و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهى وارد نشده و خود را از بازیهاى سیاسى دور نگه دارند."دستورالعمل برای احزاب ظاهرا بدست گیری مراکز قدرت برای سرداران کفایت نمی کند و رئیس ستاد نیروهای مسلح به این اندک باقی مانده نهادهای مدنی نیز رحم نمی کند و خواستار دستورالعمل قانونی برای چگونگی فعالیت آنان می شود که بی شک این دستور العمل نیز در یکی از پادگان ها تعیین خواهد شد: "امروز هم بايد بتوانند جناح‌هاي سياسي در جريانات سياسي كشور فعاليت‌كنند. جناح‌هاي‌سياسي‌بايد تكليف شان‌را روشن‌كنند. نه‌تكليف‌جناح‌ها بلكه‌بايد‌مراجع‌اصلي‌كشور كه‌قانون‌اساسي‌تعيين‌كرده‌، وزارت‌كشور، شوراي‌عالي‌امنيت‌ملي‌و مجلس‌، دست‌به‌كار شوند و مسير سياسي‌درست‌را به‌شكل‌قانوني‌اعلام‌كنند برابر قانون‌، اگر قانون‌نداريم‌قانون‌آن‌را تدوين‌كنند و بفرستند مجلس‌شوراي اسلامي‌و مجلس‌سريع‌تصويب‌كند، بالاخره‌كار سياسي‌بايد در كشور صورت‌ بگيرد و كار سياسي‌هم‌به هر‌حال‌جناح‌بندي‌دارد."سردار با وحدت و همدلی هم مخالف است این روزها در حالی که تعدادی از دلسوزان و علاقه مندان انقلاب اسلامی در صدد تدوین طرحی برای برون رفت از بحران هستند، سرداران چنین همدلی و مودتی را بر نمی تابند. بعد از سردار جعفری, فیروزآبادی نیز زبان به انتقاد می گشاید و می گوید: "حتي‌شعار، وحدت‌بعضي‌ها، شعار براندازي است، به خاطر اين‌که مي‌خواهند با همديگر وحدت کنند، با محوري جز محور ولايت‌فقيه‌و رهبري‌، اين‌براندازي‌است، دارند خودشان‌را مستحكم‌مي‌كنند. براي‌مستحكم‌كردن‌سنگرهاي‌شان‌است‌كه‌اين‌پيشنهادها را مطرح‌مي‌كنند، همان‌فكري‌كه‌از اول‌قضيه‌اغتشاشات‌قبل‌و بعد از انتخابات‌به‌صحنه‌آوردند كه‌گفتند شعارهاي‌اسلام‌و امام‌را بياوريد تا مردم‌را به‌دنبال‌خودمان‌بكشانيم‌، اول‌«الله اكبر» را آوردند، «يا حسين‌» را آوردند و بعد شعارهايي‌از اين‌قبيل،‌امروز هم‌وحدت‌كلمه‌را مطرح‌كردند."وی می افزاید: "ما كه‌نمي‌توانيم‌وحدت‌ساختگي‌درست‌كنيم‌. در واقع‌مي‌گويند شما از موضوع‌حق‌تان‌، اين‌سفارش‌قرآن‌کريم كه‌گفته‌«تواصوا بالحق‌و تواصوا بالصبر» از اين‌سفارش‌به‌حق‌تان‌و سفارش‌به‌صبرتان‌كوتاه‌بياييد تا با ما همراه‌بشويد. با هم‌برنامه‌ها‌را پيش‌ببريم‌. اين‌كه‌وحدت‌نمي‌شود. يا بحث‌فضاي‌اجتماعي‌را مطرح‌كردند، شايعه‌، دروغ و تهمت‌نباشد، شايعه‌و تهمت‌مگر از طرف‌ولايت‌فقيه‌و از طرف‌بسيجي‌ها و از طرف‌مسلمين‌و از طرف‌مجاهدين‌مطرح‌شده‌كه‌نباشد ." وي معتقد است : "اين شعارهايي كه دارد طراحي مي‌شود كه مردم فريب بخورند و يا فتنه تداوم پيدا كند اين‌ها راه حل قضيه نيست. راه حل قضيه اين است كه همه به تابعيت قانون دربيايند. ولايت فقيه در راس است بحمدالله، سفارش امام زمان(ع)است فرمودند به او مراجعه كنيد. ما قانون اساسي داريم، نبايد از چهارچوب قانون اساسي خارج شويم. نبايد خطوط قرمز قانون اساسي را بشكنيم. قوانين را بايد رعايت كنيم." گفتنی است بر اساس اصول 143, 151 و 79 قانون اساسی نظامیان حق هیچ گونه دخالتی در مسایل سیاسی و حکومتی را ندارند. نمی گذارم مساله احمدی نژاد تمام شودجانبداری فیروز آبادی از احمدی نژاد از نخستین روزهای ریاست جمهوری وی آغاز شد. وی سال گذشته در جمع مسئولان دانشگاه عالي دفاع ملي با تاكيد بر اهميت نوآوري در انديشه‌هاي راهبردي اظهار داشت: "افكار و انديشه‌هاي دكتر احمدي نژاد، رئيس جمهور كشورمان داراي جنبه‌هاي راهبردي حائز اهميتي است و لذا وظيفه علما و انديشمندان و اساتيد دانشگاه‌ها و به ويژه دانشگاه عالي دفاع ملي است كه اين افكار را مدون كنند و به غناي علمي كشور بيفزايند." شاید آن روز کسی گمان نمی کرد که او می خواهد این گونه میدان دار شود و این توصیه را حمل بر ارادت سر لشکر به احمدی نژاد می کرد. اما وقتی در سی ام سالگرد انقلاب اسلامی گفت: "مردم در دور نهم انتخابات ریاست‌جمهوری به کسی روی آوردند که حرف از خدمتگذاری، محبت و راه امام می‌زد... حالا بعضی‌ها معتقدند که می‌توانند در انتخابات یک کاندیدای ریاست‌جمهوری جدید معرفی کنند و مسئله احمدی‌نژاد را تمام کنند. ولی این اتفاق نمی‌افتد." این سخنان شیخ اصلاحات را به فریاد واداشت و در نامه ای به فیروزآبادی نوشت: "در ماه‌های گذشته، که سخنان برخی فرماندهان نظامی و موضع‌گیری صریح بعضی از آنان نسبت به جریان‌های سیاسی کشور را می‌شنیدم و می‌خواندم فکر می‌کردم اگر این روند متوقف نشود، شکایت از این قانون‌شکنان را نزد جنابعالی بیاورم. اما امروز که شما ریاست "ستاد نظامیان دخالت‌کننده در انتخابات" را به عهده گرفته‌اید، شکایت به کجا ببرم؟"نامه سردار به امام زمان! شایان ذکر است پس از انتخابات 22 خرداد پس از آنکه ده ها تن از هموطنان با شلیک مستقیم اسلحه نیروهای نظامی و انتظامی به شهادت رسیند و صدها تن از علاقه مندان انقلاب به بند کشیده شوند، سرلشکر فیروزآبادی در نامه ای خظاب به "امام زمان" که یکی دیگر از موارد آشکار دخالت نظامیان بود، می نویسد: "با تمام توان ایستاده ایم تا نظام بماند." وی در این نامه حرکت اعتراضی مردم را " مخملی" خواند و مردم را متهم به حمله به مسجد کرد و نوشته بود: "فتنه‌اي با ظاهري مخملي و باطني خشك و زبر و خشن كه فرهنگ و مردم سرزمينم را هدف قرار داده بود، تصادفي نبود كه در 30 خرداد 88، 30 خرداد سال 60 را بازسازي كردند. با تخريب، كشتار و آشوب به پايگاه‌هاي بسيج و مسجد خدا يورش آوردند." رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به تاسی از دیگر افراطیون طرافدار احمدی نژاد راهپیمایی معترضان به انتخابات را با تظااهرات ۳۰ خرداد ۶۰ مشابه دانست. وی مدعی شد که "در ۳۰ خرداد آشوبگران و منافقان با چهره ای جدید که چندان بی ارتباط با منافقان سابق نیستند، بر ملت یورش آوردند و منافقانه سلاح اهدایی آمریکا و اسرائیل و انگلیس را به سوی مردم شلیک کردند تا به خیال خام خود با کمک رسانه های بیگانه، ناجا و بسیج را متهم کنند." به نظر می رسد که سرداران تنها به عرصه سیاست داخلی اکتفا نکرده و می روند تا به سایر عرصه های کشور نیز دست یابند. پس از خرید سهام مخابرات توسط سپاه و سیطره این نهاد نظامی بر اقتصاد کشور، حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهورى اسلامى ايران در يك اقدام كم سابقه، مذاکره با اتحادیه اروپا در مورد برنامه اتمى را به عذرخواهی اين اتحاديه در مورد آنچه وی "انتقاد از نحوه ى برگزارى انتخابات رياست جمهورى ايران" خواند. اين اظهارات در واقع دخالت آشکار نظامیان در سیاست خارجی است که بی شک جای نگرانی دارد.شایان ذکر است که سردار فیروز آبادی از قدیمی ترین افراد نظامی است که از سال 68 تاکنون با حکم رهبری این ارشد ترین سمت را در نیروهای مسلح به خود اختصاص داده است. چندی پیش خبر از برکناری وی مطرح بود که توسط دفتر ویژه ستاد فرماندهی کل قوا تکذیب شد. به نظر می رسد حکم این سردار بسیجی محدودیت زمانی ندارد و صرفا منوط به نظر رهبری است. آنچه مسلم است این روزها این سرلشکر بسیجی به همراه دیگر سرداران سپاه بیشترین تحلیل ها و اظهار نظرهای در رویدادهای پس از انتخابات داشته اند. کارشنانسان این ورود صریح به عرصه سیاست را خطری جدی برای کشور دانسته و معتقدند ورود نظامیان به مجاری قدرت نتیجه ای جز بسته تر شدن فضای سیاسی کشور و برقراری دیکتاتوری نخواهد داشت. اما ظاهرا سرداران سفارش اکید امام را فراموش کرده اند که فرمود:" "وظیفه هر نظامى و هر پادگان این است که در امور سیاسى حکومت [دخالت‏] نکند؛ براى اینکه سرباز اگر وارد شد در امور سیاسى، سربازیش را از دست مى‏دهد. یک سربازى که افکارش را متوجه بکند به اینکه کى جلو باشد، کى عقب باشد، چه جور بشود، فلان گروه چه بشود، فلان گروه چه بشوند، این دیگر «سرباز» اسمش نیست؛ این یک آدم سیاسى است که کلاه سربازى را غصب کرده! باید شما همه توجه کنید، سران این ارتش و همه قواى مسلح باید موظف باشند به اینکه حفظ کنند تمام ارتش را از اینکه وارد در امور سیاسى بشود".

Saturday, October 10, 2009

پس از ناکامی سپاه، رسانه های وابسته به دولت به دنبال “سران” جنبش سبز


جنبش سبز این روزها همه جا را فرا گرفته، تا آنجا که رسانه های منتسب به دولت هم از آن بی بهره نمانده اند و هر روز خبر یا گزارشی را به آن اختصاص می دهند. این علاقه مندی تا آنجا پیش رفته که روزنامه ای اخبار آن را با ادبیاتی وارونه پوشش می دهد، صفحه اول روزنامه ای دیگر مزین می شود به تمامی نمادهای سبز و سیمای احمدی نژاد همه سبز می شود وقتی می خواهد تجمع ایرانیان در نیویورک را به نمایش در آورد.
کیهان و ادعاهای کهنه
کیهان که هنوز نمی تواند حرکت عظیم مردم در نارضایتی نسبت به وضعیت حاکم را بپذیرد و از هر وسیله ای مدد می جوید تا این حرکت خودجوش را منتسب به جایی کند، این بار نیز با انتشار اطلاعیه حمایت مالی جرس(جنبش راه سبز) از مردم، فرصت را غنیمت دانست تا ادعاهای قدیمی را خود را تکرار کند و بقول نویسندگانش شاهدی دیگر برای مدعایشان بیابد.

کیهان اهتمام جرس برای راه اندازی تلویزیون را مرتبط با پیشنهاد سابق کروبی می داند و تمامی کینه خفته خود را از دست اندرکاران جرس یکجا بیان می کند، آنجا که شورای جرس را گروهكي موسوم به شوراي شبكه جرس می نامد و از دست اندرکاران آن بعنوان "شماري از منافقين مرتبط با مراكز اطلاعاتي آمريكا و انگليس " نام می برد.

اولین بار مهدی کروبی دبیر کل حزب اعتماد ملی پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، قصد داشت تلویزیون ماهواره ای صبا را به زبان فارسی راه اندازی کند، اما فعالیت های این تلویزیون پیش از شروع پخش برنامه های آن متوقف شد. قرار بود مرکز این تلویزیون در میدیا سیتی دوبی باشد. پس از توقیف روزنامه اعتماد ملی، کروبی بار دیگر مساله راه اندازی کانال تلویزیونی را مطرح کرده بود.

سال گذشته محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین، ایران نیز اعلام کرد که برای کمک به گفت و گوی تمدن ها طرح یک شبکه تلویزیونی ماهواره ای را تهیه کرده است. وی به مشکلات مالی راه اندازی اشاره کرده و گفته بود که این تلویزیون اگر راه بیفتد، پس از دو سه سال می تواند خودکفا شود.

اینک احتمال اینکه عده ای از دلسوزان و اندیشمندان بخواهند با در دست داشتن رسانه ای فراگیر، انحصار اطلاع رسانی دولتیان را بشکنند، آنان را به هراس واداشته و از هر اهرمی برای بی اعتبار کردن صاحبان قلم و اندیشه بهره می خویند.

البته برای کیهانیان خیلی تفاوت ندارد که هر کسی چه مرامی داشته باشد و چگونه فکر کند، آنها الگوی از پیش بریده خود را بر هر آنچه با آنان یکی نباشد، منطبق می کنند. نویسنده کیهان به رغم اینکه به اساسنامه جرس اشاره کرده است که "از دريافت كمك دولت هاي خارجي استنكاف دارد" و درخواست کمک از ایرانیان دارد، می افزاید که "محسن کدیور پيش از اين، از بعضي موسسات پوششي آمريكايي مبالغ مختلف مالي دريافت كرده و برخي ديگر از اعضای شورای مرکزی جرس به استخدام مراكز شبه پژوهشي (جاسوسي) آمريكا درآمده اند". در ادامه با اعلام خبر " كنگره آمريكا به تازگي و در يك اقدام از ده ها اقدام مشابه، 55 ميليون دلار را براي حمايت و تقويت رسانه اي جريان براندازي در ايران اختصاص داد" ، نویسنده تلاش دارد تا حرکت جرس را در راستای این اقدام کنگره امریکا تعریف کند.

اظهاراتی از این دست و وابسته دانستن همگان به خارج و خارجی در حالی بیان می شود که کیهان سالها ستون ثابتی را به مولانا اختصاص داده بود. او که اینک مشاور بین الملل احمدی نژاد است، تبعه امریکاست و سالهاست که با مراکز پژوهشی و رسانه ای امریکا همکاری می کند. وابستگان احمدی نژاد هم، همه افتخارشان این است که تحصیلکرده دانشگاههای استعمار پیر انگلستان هستند، ولو که مدرک سازی کنند و گواهینامه جعلی ارائه دهند.

مساله جالب توجه در تحلیل های رسانه های وابسته به حکومت، در نگاه دوگانه و ابزاری از ایرانیان خارج از کشور و رسانه های بیگانه است. در حالی که طرفداران دولت برای مصاحبه با یکی از رسانه هایی که از نظر کیهانیان استکباری و صهیونیستی ست، دست و پا می شکنند و بعد هم همان روزنامه با آب و تاب آن را تیتر اول خود می کند، مصاحبه اصلاح طلبان و سایر نخبگان با این رسانه ها مذموم و مکروه است؛ تا جایی که مصاحبه های مهاجرانی که سالها در جمهوری اسلامی صاحب منصب بوده، کفر و از ایشان بعنوان" راپورتچی" نام برده می شود.

روزنامه خبر و بی خبری
روزگار غریبی است وقتی کسانی که سالهاست نام و تصویرشان از رسانه های ایران محو شده بود، یک باره در صدر اخبار ایران می نشینند و هر روز به بهانه ای برای اینکه جنبش سبز مردم را وابسته به بیگانگان بنامند، یکی از همان مغضوبان سابق را به صحنه می آورند تا بگویند این است جنبش سبز!

روزنامه خبر که خیلی تلاش می کند جایگاهی برای خود در عرصه روزنامه نگاری بیابد و با درج اخبار همه گروهها سعی دارد بنوعی بی طرفی خود را نشان دهد، روز گذشته صفحه اول خود را به تمامی نماد های سبز خارج از کشور اختصاص داد. دالایی لاما را در کنار افشین جم و رضا پهلوی را در کنار خواننده قدیمی گوگوش. و با طرح این سوال که "سر جنبش سبز کجاست؟ " می نویسد:" این سؤالی است که در یک ماه اخیر و پس از تکمیل شدن سیر مصادره به مطلوب نمادهای انتخابات دهم ریاست جمهوری در آن سوی آبها ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است." دست اندرکاران خبر از "مبدعان جنبش سبز" پاسخ می خواهد و می افزاید: " یا مبدعان داخلی سبز آن سویی شده‌اند و یا آنسوی آبی‌ها سبز! برای رفع این تعارض و پرسش موضع صریح مبدعان داخلی نمادهای سبز ضروری است تا جبهه‌ها قدری شفاف شود."

این روزنامه به همین جا ختم نمی کند و گمان دارد که "جنبش سبزی که این روزها بیشتر از آنکه در وطن جایی داشته باشد، در آن سوی مرزها شناخته می‌شود." نویسنده اذعان می کند که این جنبش از " ایران آغاز شد و این روزها در سکوت مبدعان آن می‌رود تا به تابلویی از ایران تبدیل شود؛ آنچه با نگاهی به سابقه برخی از سران داخلی این جریان در کشور تعارضاتی میان آرمان‌های دیروزشان و حمایت‌هایی که این روزها خارج‌نشینان از آنان می‌کنند، مشاهده می‌شود. "

جنبش سبز " سر " ندارد!
کارشناسان معتقدند جنبش سبز، حرکتی است فراگیر و گسترده و " هویت ایرانی" را هدف قرارداده، فارغ از اینکه کجایی باشد و چه گرایش فکری را دنبال کند. سبزها بدنیال "هویت گمگشته ای" هستند که با سو ء مدیریت ها و سیاستگزاری های اشتباه، مخدوش شده است. سبزها، ندای اقتدار دوباره مردمی است که عده ای تلاش دارند حضورآنان در صحنه کشور را فرمایشی بدانند. امروز سبزها در ایران و اروپا، امریکا و افریقا همه یک شعار دارند, " رای من کجاست ؟ " این رای همان "هویت گمشده ایرانی" است که این بار از صندوق رای به غارت رفت. این " درد مشترکی" است که امروز ایران " فریاد می کند."

این جنبش سری ندارد که " اخباریون" به دنبال آن می گردند و " سپاهیان" به زعم باطل خود ماه هاست عزیرانی را در بند کرده اند، که جنبش پا نگیرد به خیال اینکه " سران جنبش" را به زنجیر کشیده اند. این جنبش همه " سر" است، چون هر شهروندش " یک ستاد" است. هر خانه ای " مرکز اندیشه " است و هر انسانی " صاحب اندیشه". همین است که همه محاسبات ستاد کودتا را با مشکل روبه رو کرده است. جنبشی اجتماعی که با خودانگیزگی در 25 خرداد به خیابان می آید و با سکوتش " فریاد" می زند. بر بامها می رود و " خدا را بزرگترین می نامد"، در روز قدس حاضر صحنه است با نمادی از سبز و فریاد " هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران" سر می دهد.

این جنبش برخلاف نظریه تئوری پردازان ستاد کودتا که "هر کس از ما نیست برماست"، آغوشش بر روی همگان باز است. هر کسی می تواند از ظن خود" یارش" شود، ولی اصولش تعریف شده است. هر چند سیاسیون اصولگرا خود را بخواب بزنند و گمان کنند که امثال رضا پهلوی و از همه جا در ماندگان در این جنبش نقشی کلیدی ایفا می کنند. سبزها بدنبال اجرای کامل قانون اساسی هستند. آنها این قانون را میراث امامی می دانند که با برقراری "جمهوری اسلامی" کشور را از نظام توتالیتر و دیکتاتوری به سمت دمکراسی رهنمون کرد. قانون اساسی که سطر سطرش یادآور شهیدی والا تبار است. آنها می گویند نه از دین استفاده ابزاری کنید نه از قانون اساسی و نه از امام. سبزها یک کلام می گویند: "نگذارید انقلاب به دست نامحرمان بیفتد."

حالا که اخباریون و کیهان نشینان و سیما به اخبار جنبش سبز این چنین علاقه مند شده اند و ذوق زده تصویر گوگوش و رضا پهلوی را پس از سالها به نمایش می کشند، خوب است تصویر آیات عظام، جانبازان، خانواده محترم شهدا، دانشگاهیان، پژوهشگران، دانشجویان، روحانیون، کارگران، روستاییان، پیران، جوانان، کردها، لرها، ترکها، گیلکی ها،عربها و همه و همه که سبز سبزند را نیز به تصویر بکشند، تا همگان بدانند که جنبش سبز، آغوش برای همه آنان گشوده که عزت ایران و ایرانی را می خواهند. در این مرام همین که گفتی " لا اله الا الله" رستگار شده ای، کسی نیست که " نیمه پنهانت" را افشا کند.

ما درون را بنگریم و حال را نی برون را بنگریم و قال را

چه کسی عزت اسلام و ایران را مخدوش می کند؟


شعارهای روز قدس به رغم گذشت هفته ها از این مراسم هنوز کانون توجه اصولگرایان است. آنان از هر تریبونی با طرح دوباره آن شعارها برای تخریب چهره های مطرح اصلاح طلب استفاده کرده و طرح چنین شعارهایی را خلاف عزت ایرانی و ضد خط امام قلمداد می کنند. على لاريجانى، رييس مجلس شوراى اسلامى"انتقاد شديد" از طرح "شعارهای متفاوت" در راهپيمايى "روز قدس" گفت: "اينها شعارى نبود كه از ام القراى اسلام بيرون بيايد زيرا اينگونه شعارها، عزت اسلام را مخدوش مى كند." وی که در قم سخنرانی می کرد پرسید:" آيا طرح شعارها و مطالبى مانند جمهورى ايرانى سبب عزت ايران مى شود؟"رییس مجلس نگفت که آیا کشتار مردم بی گناهی که برای احقاق حق خود تظاهرات آرام برگزار کردند و شکنجه و تجاوز به زندانیانی که به ناحق به بند کشیده شده اند و به غارت بردن رای مردم و نادیده گرفتن حقوق اساسی آنان سبب عزت ایران می شود؟ وی در ادامه به تبعیت از سایر همفکرانش به انتقاد از معترضان انتخابات پرداخت و افزود: "من متعجبم افرادى كه دردمند انقلاب هستند و براى عزت اين انقلاب دغدغه دارند، در مقابل چنين شعارها و رفتارهايى سكوت كردند و با امر به معروف و نهى از منكر، جلوى اين افراد را نگرفتند." علی لاریجانی که سالهاست مناصب کلیدی قدرت را تصاحب کرده و دارای نفوذی غیر قابل انکار در میان گروه های اصولگرا و محافظه کار است، آیا در حمایت از مردم بی گناهی که بدون هیچ جرمی به مسلخ می روند امر به معروف و نهی از منکری انجام داد؟ وی که تریبون بزرگی چون ریاست مجلس را برعهده دارد، آیا طی سه ماهه گذشته فقط دقایقی را به بیان حال مردمی که ماه هاست در پشت درهای زندان ها درانتظار عزیران خود هستند, اختصاص داده است؟ وی از گفته های براداران خود تعجب نکرد که تقلب در انتخابات را "ادعای واهی" خواندند و دلسوزان این نظام را با منافقین و عوامل بیگانه مقایسه کردند. چه کسی جواب امام را می دهد؟! استفاده ابزاری از اندیشه های امام یکی از ترفندهای اصلی محافظه کاران طی سالهای گذشته بوده است. این روزها که تمامی یاران و نزدیکان امام راحل بواسطه سیاستگزاری آنان یا در انزوا هستند ویا در حبس و بند، تمسک به خط امام به تاکتیک همه روزه اصولگرایان تبدیل شده و از پاپ کاتولیک تر، هر آنچه را که با منافع شان همخوانی داشته باشد پررنگ می کنند و بقیه را به این بهانه که زمانش گذشته به فراموشی می سپارند. اینک قدس و شعارهای روز قدس یکی از ترفندهای آنان است تا بدین وسیله تز ناموفق خود را که به بیراهه رفتن جنبش سبز از اصول انقلاب است به اثبات برسانند. گفتنی است امسال به رغم تهدید نیروهای نظامی و انتظامی معترضان به نتیجه انتخابات 22 خرداد در راهپيمايى روز قدس حضور گسترده داشتند و برخلاف سالهای قبل شعارهایی متفاوت از شعارهایی که از تریبون پخش می شد دادند. در این میان عده قلیلی شعارهایی چون "نه غزه، نه لبنان، جانم فداى ايران" و "استقلال، آزادى، جمهورى ايرانى" سر دادند که مورد استقبال صدا وسیمای دولت کودتا قرار گرفت و به کرات به بهانه های مختلف پخش شد. پخش این شعارها, مخالقان اصلاحات را علنی تر کرد و احمد توکلی که طی سه ماهه گذشته از هر بهانه ای برای تخریب میرحسین موسوی واصلاح طلبان استفاده می کند، با درج نامه ای به شعارهای روز قدس پرداخت و از اصلاح طلبان خواست که از این شعارها تبری جویند. وی خاطر نشان کرد که سکوت موسوی و خاتمی در قبال چنین شعارهایی تایید آنهاست. توکلی با این پیش فرض از آنان پرسید که "جواب امام را چه می دهید؟" توکلی که همواره سعی داشته خود را مستقل از گروه ها نشان دهد، این بار نتوانست کینه اش را نسبت به اصلاح طلبان پنهان کند. مطرح شدن چهره موسوی در عرصه سیاست و استقبال گسترده مردم بخصوص جوانان از وی این سیاستمدار کهنه کار را که سالهاست در آرزوی ریاست جمهوری بسر می برد، از محاق در آورد. وی طی سه ماهه گذشته هر آنچه در توان داشت در ضدیت با جنبش سبز به کار برد. و اینک در با نادیده گرفتن همه شعارهایی که تکرار شعارهای انقلاب اسلامی بود، به تعدادی محدود تمسک جسته و اصلاح طلبان را به چالش می کشد. انتقاد و پرسش وی در حالی مطرح می شود که او هیچ اشاره ای نکرد که سکوت در برابر قتل و کشتار جوانان بی گناه، تقلب در انتخابات و صدها تخلف دیگری که طی ماه های گذشته صورت گرفته، چه معنایی داشته است؟ آیا وی مدافع حبس فعالان سیاسی و روزنامه نگاران است؟ آیا او از اینکه فردی به ناحق با رای مخدوش کرسی ریاست جمهوری را تصاحب کرده خرسند است؟ آیا این نماینده اصولگرا از اینکه برخلاف نص فرمان امام، عرصه های سیاسی و اقتصادی یکی پس از دیگری بدست سرداران فتح می شود، راضی است؟ این اقتصاد دان فارغ التحصیل انگلستان که همه افتخارش به پرسش در باره اصل 44 قانون اساسی است نگفت سکوتش در برابر مافیای اقتصادی که از سوی سپاه شکل گرفته و پنجه بر تمامی شریان های مالی و اقتصادی کشور دارد, مورد تایید این اقتصاد دان برجسته هست یا نه؟ معلم قران هم به فغان آمد!محسن قرائتى، رييس ستاد اقامه نماز كشور، نيز که تلاش می کرد خود را از بازی های سیاسی دور بدارد، این بار نتوانست سکوت کند و اظهار داشت: "يك عده‌اى شعار داده ‌اند كه نه غزه نه لبنان، جانم فداى ايران، اگر اينطور است پس نمازتان را هم تغيير بدهيد و بگوييد: السلام علينا و على ايرانيان؛ نه غزه نه لبنان، مى‌دانى يعنى چه؟ يعنى، نه قرآن."این معلم قران نگفت که اهانت به ساحت مراجع و علما و تیراندازی از مسجد خانه خدا به سوی مردم و اقامه دعوا علیه یکی از آیات عظام و مجنون خواندن روحانیون تراز اول کشور, چه معنایی می دهد. آیا اینها همه مصداق بارز قران بوده که رئیس ستاد نماز کشور در برابر آن سکوت کرده و لب فرو بسته است؟ در این میان احمد خاتمی که این روزها یکی از پرکارترین روحانیان حامی دولت است و جناح افراطی اصولگرا سعی دارد جای خالی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه را با وی پر کند. این بار هم نتوانست ساکت بماند و به رغم گذشت هفته ها از روز قدس، بخشی از خطبه های نماز جمعه را به شعارهای این روز اختصاص داد و گفت: "اگر کساني بيايند پرچمي را به دروغ به نام امام بلند کنند و بگويند استقلال، آزادي، جمهوري ايراني، آنها ضد خط امام (ره) هستند. آنها در پي منزوي کردن خط امام هستند. هرکس مسيرش، مسير اسلام نباشد دشمن ما ست، با هر اسمي که باشد. هر کسي جمهوري را بخواهد دشمن ما ست چراکه دشمن اسلام است. هرکس کنار کلمه جمهوري اسلامي کلمه دمکراتيک بگذارد دشمن ما ست، اگر کسي در اين شرايط کشور سوءاستفاده کند و جمهوري ايراني را مطرح کند مردم بدانند که هر کسي اين شعار را بدهد ضد امام (ره) است."احمد خاتمی که سعی دارد خود را مدافع خط امام نشان دهد، آیا در رابطه با وصیت صریح حضرت امام مبنی بر عدم حضور نظامیان در سیاست نیز اینچنین فریاد می زند و آنان را ضد امام می داند؟ آیا آنان که به هر بهانه ای سعی می کنند، حضور مردم در اداره کشور را کمرنگ کنند از نظر این امام جمعه موقت هم ضد خط امام محسوب می شود؟ آیا وی نسبت به اینکه بر خلاف نص صریح سفارش امام مبنی بر مستقل بودن ائمه جمعه و جماعات، این سمت به سمتی در حد " آخوند درباری" تنزل داده پیدا کرده است نیز واکنشی نشان می دهد و آنان را روحانیان مستقل و مساجد بعنوان پایگاه های مردمی را به کانون های حکومتی تبدیل کردند را دشمن می داند؟ در همین رابطه مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده رهبری در سپاه که این روزها خبرسازترین نهاد کشور است نیز گفته است: "وقتی در روز قدس که یکی از روشن‌ترین آرمان‌های امام است، علیه نظام و به نفع آمریکا و اسرائیل شعار دهیم این مخالف راه امام است."این دلسوزان نظام و انقلاب که به خاطر شعارهای بخشی از مردم این چنین احساس مسئولیت می کنند و فریاد " وا اسلاما" و " وا اماما" سر می دهند, آیا در برابر این همه هتاکی به ساحت بیت امام و اندیشه های والای امام هم از خود واکنشی نشان داده اند؟ آیا نسبت به کمرنگ شدن و بی رنگ شدن اصول انقلاب هم اینگونه حساسیت از خود نشان می دهند؟ آیا در برابر تعطیلی قانون اساسی که میراث امام و شهیدان است نیز امر به معروف و نهی از منکر کرده اند؟ استاندارد دوگانه حامیان دولت در تخریب جنبش سبز و استفاده ابزاری از ارزشها و باورهای انقلاب داستان کهنه ای است که هر باربه شکلی تکرار می شود. یک روز موتورسوارانی که به کتابفروشی ها حمله می کنند، دگر روز عوامل خودسری که نویسندگان و اهل قلم را به قتل می رسانند، روزی کفن پوشانی که پای برهنه برای غربت اسلام فریاد می زنند و امروز تریبونهایی که ماه هاست این همه فریاد حق طلبانه مردم را نشنیده گرفته و از کنار آن گذشته اند و اینک برای چند شعار این چنین خونشان به جوش آمده است.

Thursday, October 8, 2009

جواد لاریجانی؛ از” لاری گیت” تا “رصد ستارگان آسمان سیاست”



محمد جواد لاریجانی که بواسطه دیدگاه لیبرالش، بر خلاف دو برادر دیگر، سالهاست از کرسی های سیاسی دور مانده و بنوعی مغضوب اصولگرایان بوده، این روزها از هر منبری بهره می جوید تا شاید بتواند روزنه ای جدید برای ورود دوباره به میدان سیاست باز کند. این بار وی میرحسین موسوی و بیت امام را نشانه رفته و تلاش دارد تا با قرار گرفتن در صف افراطیون جناح راست، یک بار دیگر تئوری پرداز بودن خود را به اثبات برساند.

لاريجاني در آخرین اظهارات خود در دانشگاه صنعتی شریف، یکی از انحرافات را خروج از ولايت و يا به عبارتي ايستادن در برابر ولايت عنوان کرد و گفت :" كساني بودند كه در ساعت 11 شب، 22 خرداد ماه خود را يك‌طرفه رئيس‌جمهور اعلام كرده و در برابر ولي‌امر ايستادند و كسان ديگري نيز با سكوت خود، در درجه ديگري از انحراف بودند كه مقام معظم رهبري نيز به آن اشاره كردند، چرا كه كسي كه اشتباه را تشخيص مي‌دهد، بايد اعلام موضع كند."لاريجاني با بيان اين ‌كه افرادي كه در انتخابات شركت كردند، در داخل نظام بوده‌اند، اما ساعت 11 شب 22 خرداد از نظام روي گردان شده و اين اقدام كودتا بود، اضافه كرد: " آنها در ادبيات خود حرف‌هاي تند زدند و به دولت تهمت‌هاي خيانت، آدم‌كشي، دزدي و دروغ نسبت دادند و ادبيات لمپن به‌كار بردند." وي همچنين با اشاره به شعار"دولت كودتا استعفا استعفا" گفت : " من با كساني‌كه شعار دولت كودتا سر دادند موافقم؛ اما آن كودتا شكست خورد و كودتا چيزي بود كه موسوي انجام داد."لاريجاني با اشاره به مصاحبه اخير میر حسین موسوي ، اصلاح انحرافات و فعالیت سیاسی وی در داخل نظام را تایید کرد و خاطر نشان نمود: " ايستادن در مقابل نظام بزرگ‌ترين انحراف بود كه بايد آن را اصلاح كنند."
اظهارات چالش بر انگیزجواد لاریجانی در رابطه با میر حسین در حالی عنوان می شود که علی لاریجانی که ریاست مجلس را برعهده دارد ، در مورد وضعیت پیش آمده در پی اعلام نتیجه انتخابات، از جانبداری برخی از اعضای شورای نگهبان از یک نامزد خاص و عدم صدور مجوز برای تجمع قانونی معترضان انتقاد کرده بود. وی همچنین پیش از این نیز گفته بود :"بخش عمده ای از مردم تصورشان در باره نتیجه انتخابات با نتیجه رسمی متفاوت است. باید به این تصور احترام گذاشت و حساب این جمعیت زیاد را با گروهی اغتشاش گر مخلوط نکرد."
مقایسه میرحسین با بنی صدر
جواد لاریجانی در تیر ماه سال جاری نیز در گفت و گوی با با شبکه 3 سیما شرایط جاری را مانند سال 60 دانست و میر حسین را با بنی صدر مقایسه کرد و گفت: امکان تکرار یک بنی‌صدر دیگر منتفی نیست. " وی با انتقاد از میرحسین افزوده بود :" چرا سیاستمداری که قبلا مسئولیت داشته و خدمت کرده، دوباره وارد میدان می‌شود؟ سیاستمداران ما بالارفتن از پله‌های قدرت را بلدند، اما پایین آمدن از آن را بلد نیستند. "
وی موسوی و حامیان او را متهم کرده که "برخلاف قانون بسیاری از مردمی را که از روی علاقه به آنان رای داده اند، گمراه کرده و فضا را به سوی التهاب و تشنج پیش می برند." لاریجانی تاکید کرده بود:"ما مسئولیم منافع ملی را حفظ کنیم و حتی اگر جایی دیدیم به ما ظلمی روا شده است، به خاطر منافع ملی از حق خود بگذریم."
وی که نمی تواند کینه خود را از نخست وزیر دوران امام پنهان کند، گفته بود:" کسی که شورای نگهبان را صالح نمی‌داند و به قوانین پای‌بند نیست و هیچ‌کس را در نظام قبول ندارد، چرا وارد انتخابات می‌شود؟" لاریجانی در باره تکبیرهای شبانه گفت" تکبیر، زیباترین ذکر است اما وقتی که با اعلام رادیو آمریکا سر داده می‌شود، همانند نماز جمعه‌ای است که چهارشنبه خوانده شود."
او که دبير ستاد حقوق بشر قوه قضاييه ايران است، پیش از این درگفت و گویی با خبرنگاران در حاشیه بازدید از نمایشگاه نجوم گفته بود: :" مير حسين موسوي آينده بسيار خوب سياسي را از دست داد و ادبيات بيانيه ‌هاي وي با ادبيات مسعود رجوي هيچ فرقي ندارد، اين افراد در بيت آيت الله منتظري به وحدت تاكتيكي رسيدند و اين مسئله يكي از اشتباهات بسيار بزرگ جبهه اصلاحات بود."محمد جواد لاریجانی با این ادعا که " جناح اصلاح طلب با حمايت از مير حسين موسوي، او را به حركت در راه معارض با نظام هدايت كرد"، در اظهاراتی توهین آمیز گفت:" اين آقايان بايد سر عقل بيايند. دست از معارضه با نظام بردارند و قواعد رقابت دموكراتيك را ياد بگيرند. خيانت موسوی به انقلاب در سنخ خيانت رجوی است." سخنان وی با انتقادات شدید روبه رو شد. نماینده اصلاح‌طلب مردم بابل با یادآوری مذاکرات محرمانه وی با نیک براون گفت : "محمد جواد لاریجانی نباید بیش از این خود را اذیت کند و اصرار داشته باشد که یک سیاستمدار است، چرا که اشتباهات مکرر و مستمر، مانع از حضور در عرصه پرمخاطره و حساس سیاسی است." وی تصریح کرد: " خوب است اطرافیان محمد جواد، اتمسفر و فضای سیاسی واقعی را برای ایشان تبیین و ترسیم کنند، تا ایشان در خلاء و هپروت دیگران را به کسی تشبیه نکنند."جواد لاریجانی که به زعم بسیاری در سودای کیسینجر شدن در ایران است، همچنین از حمایت حجت الاسلام سید حسن خمینی از میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری انتقاد کرد و گفت:"ما نبايد در مقابل جرياني كه نسبت به اصل نظام موضع گيري مي‌كند، ساكت باشيم و هر فردي كه با نظام درگير شود، بايد مقابل وي بايستيم، نبايد به اسم امام از جرياناتي كه اصلا شباهتي با انديشه امام خميني (ره) ندارند، حمايت شود." ظاهرا وی مخالفت خود را با حکم تاریخی حضرت امام در مورد سلمان رشدی فراموش کرده است و اینک به یکی از مریدان سر سپرده رهبری تبدیل گشته و داعیه دار خظ امام شده است.
تحقیق در باره هولوکاست یا انتخابات
اظهارات موهن این برادر بدون کرسی لاریجانی ها بدون پاسخ نماند و انصاری مدیر موسسه نشر آثار امام خمینی(ره) در نامه‌ای به وی، تاکید کرد که تامل بیشتری بر اهداف حرمت‌شکنان دودمان حضرت امام خمینی (س) بنماید.
در بخشی از این نامه، با انتقاد از هتاکی های لاریجانی آمده است:" تعجب است که چرا بر خلاف نظر غالب دوستان، اعم از جناح چپ و راست که شرایط کنونی کشور را بسیار حساس و گذر منطقی و عقلانی از آن را ضرورت حفظ و تداوم نظام وا نقلاب و منافع ملی می‌دانند، شمشیر از رو بسته‌اید و اقدامات خیر خواهانه و دلسوزانه شخصیت‌های برجسته و خدمتگزاران صدیق انقلاب را به رودرویی با نظام و اقدام علیه امنیت ملی کشور تفسیر نموده‌اید."
در این نامه همچنین با اشاره به اعتراض مردم به نتیجه انتخابات آورده است: " دوستانی که تحقیق درباره بسیاری از مسایل تاریخی و از جمله تحقیق درباره جعلی بودن هولوکاست را که از سوی رییس جمهور محترم طرح و در دنیا جنجال وسیعی براه اندخت، حق مسلم آزاداندیشان و تاریخ دانان ومخالفت با آن را خلاف دموکراسی و آزادی بیان و اندیشه دانسته و گلایه دارند که چرا در طرح تحقیق از یک موضوع تاریخی اینقدر عصبانیت و آشفتگی وجود دارد، چرا اجازه تحقیق درباره مساله ساده انتخابات را نمی‌دهند."
حافظه تاریخی در مذاکرات با نیک براون
يكي از دانشجويان در دانشگاه شریف سئوالي درباره ديدار محرمانه لاريجاني در اوايل سال 76 با نيك‌بروان پرسيد كه وي گفت: " در حوزه سياست‌خارجي نزديك به سه هزار مذاكره از من توسط وزارت خارجه و وزارت اطلاعات به ثبت رسيده است؛ اما اين مذاكره، مذاكره محرمانه به معناي دقيق كلمه نبود؛ زيرا در لندن با تقاضاي وزارت امور خارجه و حضور كاردار ايران برگزار شد.
لاريجاني ضمن شرح برخي از نکات آن مذاكره اظهار داشت: طرف انگليسي در اين مذاكره مطرح كرد كه با انتخاب ناطق نوري به عنوان رئيس‌جمهور مخالف هستيم و آقاي خاتمي بايد روي كار بيايد كه اين با منافع ما همسوتر است. تمام مناقشات ما نيز با جريان دوم خردادي از همين راه شروع شد.
بر اساس گزارش های مستند، جواد لاریجانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری در زمانی که سودای وزرات امور خارجه را در سر می پروراند ، در طرفداری از کاندیدای مورد نظر خود در سال 1376 در مذاکرات محرمانه ای که با براون داشت، به او گفته بود که" دولت انگلیس باید از افراد لیبرال و میانه رو چون وی در صحنه سیاسی ایران حمایت کند". خبر مذاکرات او در جریان انتخابات دوم خرداد 76 منتشر شد و باعث شد که جواد لاریجانی از صحنه سیاسی ایران خارج شود و او که در آرزوی وزارت بود، برای همیشه از این کرسی دور ماند. من هم از همین قماشم! محمدجواد لاريجاني در جمع دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف در آغاز جلسه و پس از اینکه شعارهایی چون "مرگ بر دیکتاتور" ، " دولت کودتا استعفا استعفا" از سوي دانشجويان سر داده شد، گفت:" من نيز از قماش شما دانشجويان هستم و در همين دانشكده تحصيل كرده‌ام، همين شلوغ‌بازي‌ها را نيز انجام مي‌دادم، البته در زمان جرم." گفتنی است با آغاز سخنرانی وی دانشجویان سالن جابر بن حيان اين دانشگاه را ترک کردند. به اعتقاد تحلیلگران سیاسی،جواد لاریجانی همیشه سعی کرده نقش نخبه تئوری پرداز را در جناح محافظه کار بازی کند و از رانت فرزند روحانی بودن هم خوب استفاده کرد است. او سالها پیش نظریه های "تفکیک مقبولیت از مشروعیت", " ام القرا" و" نگاه به شرق" را عنوان کرد که تبعات آن را درعرصه سیاست داخلی و خارجی می توان دید. در این میان موضع گیری رسانه های وابسته به دولت از همه جالب تر است. آنها که روزی جواد لاریجانی را بخاطر دیدگاههای لیبرالی و ضد امامی اش مورد هجمه قرار می دادند، اینک با ذوق زدگی مطالب او را بطور کامل درج می کنند. احمد توکلی که طی ماههای اخیر نمی تواند عناد خود را از موسوی پنهان کند ، در سایت الف اقدام به چاپ کامل سخنرانی جواد لاریجانی با فیلم مربوطه کرده است. بنظر می آید که این در راستای " جانا سخن از زبان ما می گویی" توکلی باشد که بواسطه یکسری محدودیت ها نمی تواند آنطور که باید به اصلاح طلب ها و مردم معترض حمله کند. بنظر می رسد جواد لاریجانی که هنوز در سودای کرسی های قدرت است، در نبود نخبگان مطرح، عرصه را برای یکه تازی مهیا دیده است. حال باید دید به گفته نریمان " تلاش‌های چندین ماهه محمد جواد لاریجانی به سپردن جایگاهی جدید به ایشان منجر می شود تا شاید سرگرم این امورات شده و دست از سر سیاست بردارد،" یا اینکه باز هم جامعه شاهد افاضات جدید او خواهد بود.

قاعدین دیروز و متحجران امروز؛ هتاکی حامیان دولت به مراجع و علما

هجمه به روحانیت و مراجع ، پس از حمله به نزدیکان و بیت امام، در دولت احمدی نژاد هر روز ابعاد تازه تری به خود می گیرد. هنوز چند ساعتی از هشدار آیت الله موسوی اردبیلی نسبت به خطرات ناشی از حمله به روحانیت نگذشته که اظهارات هتاکانه ستاد ائمه جمعه استان فارس در ایرنا خبرگزاری دولتی منتشر می شود.

رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان‌های فارس و کهکیلویه و بویراحمد در اظهارات توهین‌آمیز و بی‌سابقه‌ای آیت الله صانعی از مراجع تقلید شیعه و آیت‌الله سید علی محمد دستغیب نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری را به اختلال روانی متهم کرد. محمد باقر ولدان در گفتگویی با ایرنا گفته است: "با حرف‌هایی که آقایان یوسف صانعی و سید علی محمد دستغیب به زبان می‌آورند، ما شک کردیم که شاید آنها از لحاظ روحی و روانی دچار اختلالاتی هستند."خبرگزاری دولتی ایرنا که در اهانت به مراجع و سایر نخبگان کشور ید طولایی دارد و این روزها با روزنامه منصوب رهبری کیهان، در هتاکی علیه علما مسابقه گذاشته است، به نقل از ولدان بیانات آیت‌الله صانعی را "شرم آور" و مواضع اخیر آیت‌الله دستغیب را "سست و بی‌بنیان" توصیف کرده است. در حالی که رسانه های دولتی و تعدادی از نمایندگان مجلس خبرگان سعی در تخریب شخصیت روحانی برجسته، آیت الله دستغیب دارند، آیت الله العظمی بیات زنجانی، در یک تماس تلفنی با ایشان مواضع اخیر آیت الله العظمی دستغیب را جهاد در راه خدا نامیده و از وی به عنوان اسوه علمی و عملی یاد کردند.ایرنا در حالی اقدام به انتشار چنین هناکی هایی می کند که رهبری درخطبه های نماز عید فطر نسبت به فضای افترا و تهمت در جامعه هشدار داده بود و این روزها از سوی دلسوزان نظام حرکت هایی برای برقراری آرامش در جامعه در حال انجام است.هجوم به مرجعیت و اسلام از سوی کیست؟آیت الله موسوی اردبیلی نیز در دیدار با اعضای هیات موتلفه اظهار نگرانی کرده بود که" متأسفانه مدتي است احساس مي‌کنيم به روحانيت هجمه مي‌شود، به اسلام هجمه مي‌شود و اين هجمه تنها از طرف يک گروه نيست، بلکه از طرف گروه‌هاي مختلف صورت مي‌پذيرد. وقتي در رابطه با موضوعي، مرجع تقليدي هشدار مي‌دهد، بعضي‌ها بجاي توجه به اين هشدار، مي‌گويند فلاني کيست که هشدار بدهد! اگر اين رويه ادامه پيدا کند، بعد از آن خطاب به ديگر مراجع نيز تسري پيدا مي‌کند و سپس نظام مرجعيت و فقاهت مورد هجوم واقع خواهد شد."آيت الله موسوي اردبيلي با تأکيد بر هوشياري حاضران ادامه داد :" اينها هم خطراتي است که مدتي است متوجه دين و روحانيت شده است، مبادا شما از آن غفلت کنيد و فقط نظرتان را متوجه گوشه‌اي از مشکلات کنيد."در کنار چنین نگرانی هایی که از سوی دلسوزان انقلاب ابراز می شود، ولدان که از منصوبان رهبری در استان فارس است، از بدنه روحانیت خواسته که انزجار و نفرت خودشان را از این مواضع سخیف و ناصواب ابراز کنند." وی به همین حد نیز اکتفا نکرده و در توهینی آشکار اظهار داشته است: "نخبگان و خواص روحانیت امروز باید یک تصمیم اساسی بگیرند و آقای صانعی و آقای دستغیب را احضار کنند و از آن‌ها امتحان علمی بگیرند."انتقام و کینه از آیت الله خمینیاظهارات رئیس شورای سیاستگزاری استان فارس در حالی مطرح می شود که جمعی از مردم استان فارس با نوشتن نامه ای به آیت الله بیات زنجانی، ضمن ابراز نگرانی از روند موجود در تخریب چهره های برجسته روحانی و انقلابی، به نقش مرجعیت و آیت الله دستغیب در انقلاب اسلامی پرداخته بودند. آیت الله بیات در پاسخ نوشته بود: " ایشان جزو علمائی هستند که فرصت طلبان امروز و قاعدان دوران مبارزات پیش از انقلاب، که امروز روی خون شهیدان قبل و پس از انقلاب تکیه زده اند، تیرهای کینه خود را به سینه پاک آنان هدف گرفته و انتقام کینه های خود از امام(ره) را از آنان به عنوان فرزندان معنوی آن بزرگوارمی گیرند." حجم تهاجمات نیروهای وابسته به حکومت، به علما و حوزه های علمیه خصوصا در تحولات پس از انتخابات چنان وسعت گرفته است که حتی آیت الله مکارم که از نزدیکان حکومت بشمار می آید، هشدار داده بود: " دريك نظام اسلامي بدون مشاركت فعال حوزه هاي علميه، مراجع و علما كاري پيش نمي رود. .... آناني كه نقش مراجع و علما را كم رنگ مي كنند، سخت در اشتباه هستند.... حوزه ها بايد بتوانند جامعه را رهبري و هدايت كنند و در مسائل گوناگون نقش موثرداشته باشند.... بايد تمام اركان نظام براي حوزه ها، اهميت قائل شوند و اگر حوزه ها از نظام جدا شود، نظام نمي تواند پايدار بماند." تفسیر احکام خدا با امیال سیاسی در همین حال نجفقلی حبیبی ، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها در گفت و گو با ایسنا ابراز نگرانی کرده بود که" متاسفانه امروز مراجع تقلید و به طور کلی مجتهدین آن‌طور که باید و شاید، جایگاه خود را در جامعه ندارند و این اتفاق نه از طرف کل نظام، بلکه از طرف برخی جریان‌های سیاسی صورت گرفته است. متاسفانه برخی از جریان‌های سیاسی سابقه خوبی در زمینه برخورد با مراجع از خود باقی نگذاشته‌اند و مدام در برخورد با مسایل سیاسی مختلف، حریم مراجع و مجتهدین را شکسته‌اند که این مساله آسیب زیادی به حرمت و مقام اجتهاد و مرجعیت وارد می‌کند." وی با تاکید بر این‌که " مجتهدین در جامعه اسلامی و جمهوری اسلامی باید جایگاه بسیار والایی داشته باشند،" اظهار داشته بود: " متاسفانه افرادی که با دید سیاسی به مسائل نگاه می‌کنند، اگر چیزی را مطابق با سلیقه خود نبینند، احترام هیچ‌کس و حتی احترام خدا را هم نگه نمی‌دارند، چه رسد به احترام مراجع. این افراد تصور می‌کنند که احکام خدا باید مطابق میل آن‌ها تبیین و تفسیر شود؛ بنابراین اگر مجتهدی مطابق میل آن‌ها حرف نزند، فورا بر آشفته می‌شوند و اهانت می‌کنند." به اعتقاد تحلیلگران سیاسی، برخی جریان های سیاسی که قادرند در کوتاه ترین زمان از هر ندای مخالفی جنجالی جدید بسازند، در راستای اهداف خود از هیچ وسیله ای کوتاهی نمی کنند و در این میان توهین به مرجعیت و علمای برجسته را مدت هاست در دستورکار خود قرار داده اند. دولت احمدی نژاد از اولین روز به قدرت رسیدن نشان داده است که هیچ صدای مخالفی را نمی تواند تحمل کند و حتی نسبت به مواضع و فتاوای علما و مراجع هم با بی صبری و دشمنی موضع گیری می کند و هیچ حریمی را لحاظ نمی کند. دراین میان برخورد روزنامه کیهان و رجا نیوز و جناحهای وابسته به حکومت نسبت به فتاوای آیت الله منتظری و بیانات آیت الله صانعی پس از انتخابات نشان از بیم و هراس حاکمان از نفوذ روحانیون و مراجع مستقل در میان مردم است.اصلاح طلبان معتقدند این هتاکی ها نشان از تقابل دو دیدگاه است؛ تحجر در مقابل اجتهاد پویا؛ و سردمداران تحجر که روزی بنیانگذار انقلاب اسلامی را به خاطر روشنگری هایش زندیق می خواندند، امروز عرصه جولان یافته اند و انتقام خود را از نزدیکان و یاران ایشان می گیرند. به باور آنان محتمل ترین و سریع ترین گزینه برای بر چیدن دولت کودتا مراجع و علمای مستقل هستند و بی دلیل نیست که این چنین شمشیر حمله به روحانیون و حوزه های علمیه از سوی رسانه های منصوب رهبری و احمدی نژاد از رو بسته شده است.

Thursday, October 1, 2009

پس از تحمل شکنجه، زندان، اعتراف و شوی تلویزیونی، سعید حجاریان با قرار وثیفه آزاد شد

سعيد حجاريان که بعد از انتخابات 22 خرداد به اتهام شرکت در" انقلاب مخملی" به همراه تعداد زیادی از فعالان سیاسی و مطبوعاتی بازداشت شده بود، پیش از ظهر امروز پس از سه ماه حبس با تامين قرار وثيقه آزاد شد.
خبر کوتاه ولی پرمعنا دقایفی پس از آزادی وی بر روی خروجی بیشتر خبرگزاری های وابسته به دولت قرارگرفت.

غلامعلی رياحی، وکيل مدافع حجاريان با اعلام اين خبر به خبرنگار حقوقی ايسنا، گفت: موکلم با توديع وثيقه صادره تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شد.

در حالی که سایت های دولتی خبری مبنی بر آزادی حجاریان منتشر کرده بودند، پارلمان نیوز خبر داد:" بنا بر آخرین اطلاعات به دست آمده مشخص شد که با توجه به وضعیت جسمانی سعید حجاریان در حال حاضر مقدمات خروج وی از زندان در حال انجام است و حجاریان تا ساعاتی دیگر از بازداشتگاه به سمت خانه روانه می شود." و پس از آن این رسانه خبری در تماس با برادر حجاریان خبر را تایید کرد و اینک سعید حجاریان پس از ماهها خبس، انفرادی، شرکت در دادگاهف اعتراف و انجام میزگرد های تلویزیونی با قرار وثیقه آزادشد.

گفته می شود که وی از زندان اوین آزاد شده است، در حالی که سخنگوی کمیته ویژه مجلس ایران در پیگیری حوادث پس از انتخابات اعلام کرده بود که سعید حجاریان به یک خانه سازمانی منتقل شده است. وی به نقل از سعید مرتضوی، دادستان تهران گفته است که این خانه دارای امکانات رفاهی و پزشکی مناسب برای آقای حجاریان است و امکان رفت و آمد خانواده اش به این خانه وجود دارد.

هفته گذشته شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی برنامه‌ای را با عنوان "آسیب‌شناسی نظری حوادث پس از انتخابات" با حضور سه چهره برجسته اصلاح‌طلب از دو حزب مشارکت و کارگزاران پخش کرد. در این برنامه، سعید حجاریان و سعید شریعتی از حزب مشارکت و محمد عطریانفر از حزب کارگزاران که از پس از انتخابات ۲۲ خرداد در سلول‌های انفرادی به سر می‌برند، به نقد دیدگاه‌‌های گذشته خود پرداخته و، در تایید گفته‌های رهبر جمهوری اسلامی، علوم انسانی را منشاء خطر برای نظام دانستند.

میزگرد این سه چهره اصلاح‌طلب پس از آن از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که رهبر انقلاب در خطبه های نماز عید فطر اعتراف متهمان رویدادهای پس از انتخابات علیه خودشان را قابل استناد دانسته بود.

پیش از این نیز سعید حجاریان در چهارمین دادگاه فعالان انتخاباتی در یک لایحه دفاعیه که توسط سعید شریعتی خوانده شد ، از اقداماتش پوزش خواسته و اعلام کرده بود از حزبی که متهم به تحریک نا آرامی است استعفا خواهد داد. در این دادگاه دادستان خواهان اشد مجازات برای این روشنفکر متنفذ شد.

در زمانی که وی در زندان بود خانواده سعید حجاریان از ادامه بازداشت و وخیم تر شدن وضع سلامت او بارها ابراز نگرانی کرده که سایر بخشهای داخلی بدن ایشان نیز با کم کاری روبه رو بوده و ایشان علاوه بر فیزیوتراپی , نیازمند برنامه غذایی خاص و مراقبتهای ویژه پزشکی نیز هستند. سعید حجاریان همچنین چندیان بار به دلیل وخامت وضع جسمی به بیمارستان منتقل شده است. گفته می شد که وی را مدتها زیر آفتاب داغ تابستان قرار می دادند تا بدین وسیله به ایشان فشار بیشتری وارد کنند. این در حالی است که از سوی خبرگزاری های وابسته به دولت نامه ای منسوب به سعید حجاریان منتشر شد که در آن وخامت حال جسمی، اعمال شکنجه و استفاده از قرص های روان گردان در مورد او تکذیب شده بود و از تسهیلات و رفتار انساندوستانه و برادرانه زندانبانان تقدیر بعمل آمده بود.

همچنین بازداشت سعید حجاریان واکنش های منفی در میان اقشار جامعه و مراجع داشت. زینب دختر سعید با نوشتن نامه ای از مراجع عظام آیت الله منتظری، صانعی و موسوی اردبیلی تظلم خواهی کرده بود و خواستار آزادی پدرش بود.

سعید حجاریان، در سال 1378 در حالی که نائب رئیس شورای شهر تهران بود از سوءقصد سعید عسکر جان به در برد. ولی از آنجا که ضارب از فاصله نزدیک سر او را هدف قرار داده بود، وی دچار آسیب دیدگی نخاع شد و از نظر تکلمی نیز با مشکل روبرو گردید.

گفتنی است بولتن دفتر سياسي سپاه دوسال پیش در مطلبي با عنوان "پيشنهاد براندازي خاموش" حجاريان عضو شوراي مرکزي جبهه مشارکت را به دليل ارائه راهبرد "فشار از پايين، چانه زني در بالا" به عنوان يکي ‏از طراحان براندازی به اعضاي سپاه معرفی کرد.‏

اینک جانباز اصلاحات پس از آنکه نمایش قدرت ستاد کودتا در انجام شوهای تلویزیونی به پایان رسید، همزمان با ناآرامی های دانشگاه وی را آزاد می کنند تا شاید بتواند از پیکر بیمار و دل پر درد این اصلاح طلب در راستای اهداف دیگرش استفاده کند.

Sunday, September 27, 2009

دستاوردهای سفری پرماجرا به نیویورک؛ از “مدیریت جهانی” تا “ضربه فنی خبرنگاران”

احمدی نژاد در حالی خسته از سه روز کاری پر مشغله از شصت و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل به تهران بازگشت که معتقد است مساله فعالیتهای هسته ای را که می توانست " تیر خلاص" تبلیغات رسانه ای غرب باشد با هوشمندی مدیریت کرده و اینک ایران در یک موضع بالاتر از نظر افکار عمومی در جهان قرار گرفته است. احمدی نژاد در بازگشت به تهران " شكستن طراحي‌هاي تبليغاتي ناصحيح و ناجوانمردانه عليه ملت ايران" را یکی دیگر از اهداف سفر هیات ایرانی به نیویورک دانست. وی اعتقاد دارد با انجام دهها مصاحبه با رسانه های بین المللی وی توانسته است القائات " هدایت شده " آنان در خصوص انتخابات را تحت الشعاع قرار دهد. وی در این رابطه گفت: "با بررسي رسانه‌ها، موضع‌گيري‌ها و جهت‌گيري برخي از قدرت‌ها و سلطه‌گران فهميديم كه دشمنان مي‌خواهند فضاي نامطلوبي را عليه ايران شكل دهند، آنها فكر مي‌كردند كه بعد از انتخابات پرشكوه و كم‌نظير ايران، ملت ايران در حوزه انفعالي و ضعف قرار گرفته و ايران دچار بي‌ثباتي شده است و ملت ايران از موضع خود در پيگيري اهداف انساني و آرمان‌هاي انقلاب دست كشيده‌است كه در اين راستا جوسازي‌هاي زيادي كردند و مي‌خواستند اين را به ما القاء كنند." احمدی نژاد حضور پرويز داوودي، اسفنديار رحيم‌مشايي، سيدمصطفي ثمره‌هاشمي و غلامحسين الهام و تعدادی از نمایندگن مجلس که وی را در این سفر همراهی می کردند را نیز مثبت ارزیابی کرد و افزود: "جالب است كه رسانه‌هاي آمريكايي در طي مصاحبه‌هاي خود چند سوال كليشه‌اي و يكسان را كه معلوم بود از يك نقطه مديريت و هدايت مي‌شود مطرح كردند كه با مطالعات و مشورت‌هايي كه انجام شده بود پاسخ‌هاي مناسبي از سوي اعضاي هيات همراه به آنها داده شد، مثلاً در مورد موضوع انتخابات و شرايط داخلي كشور بر اين تاكيد شد كه ملت ايران يك ملت متحد است كه اكنون به مراتب متحد‌تر از سال گذشته و سال‌هاي قبل‌شده است؛ ملت ايران هوشمند است و براي انجام تغييرات اساسي، مصمم‌تر از قبل است."سفری با دستاورد تغییر مدیریت جهانی به گزارش خبرگزاری ها وی در اولین دقایق پس از بازگشتش به تهران در فرودگاه مهر آباد سفر به نیویورک را مثبت ارزیابی کرد و ایران را یک گام نزدیکتر به هدفش یعنی "تغییر مدیریت جهان" دانست و گفت: " امروز يك فرهنگ مشترك در مديران جهان مبني بر ضرورت تغييرات اساسي در مديريت آن به وجود آمده است و همگان خواستار تغيير مديريت غلط كنوني هستند."احمدی نژاد در این مصاحبه اشاره ای به رکود جدید و دستاوردش در خالی بودن صندلی های مجمع سازمان ملل در زمان سخنرانی نماینده دولت ایران و تظاهرات گسترده ایرانیان اشاره ای نکرد. این در حالی است که در زمان سخنرانی وی بیش از 140 تن از نمایندگان کشورهای جهان از جمله لبنان اجلاس را ترک کردند و در خیابانهای اطراف ساختمان سازمان ملل هزاران ایرانی سبز پوش با در دست داشتن پلاکاردهایی در اعتراض به حضور احمدی نژاد، خواستار اخراج وی از نیویورک بودند . در این رابطه فاکس نیوز گزارش داده بود : "هنگام سخنرانی احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل، هم در داخل تالار و هم در خارج از آن تلاطم زيادى وجود داشت. در حالی که نمایندگان بسیاری از کشورها تالار را در اعتراض به سخنان احمدی نژاد ترک می کردند، در مقابل مقر سازمان ملل نیز ایرانیان معترض علیه احمدی نژاد دست به تطاهرات زده بودند."سفر احمدی نژاد به گفته خودش در حالی مثبت ارزیابی می شود که با مروری به روزنامه های چند روز گذشته تهران رد پای کمرنگی از اخبار مربوط به این سفر دیده می شود، حتی روزنامه های طرفدار دولت نیز صفحات اول خود را به سخنرانی و سفر احمدی نژاد به نیویورک اختصاص ندادند. در همین حال رسانه های بین المللی و خصوصا امریکایی بیشترین حجم خبری را به رویدادهای سه روزه نیویورک و سفر پر ماجرای احمدی نژاد سپردند. فیلم ها و عکسهای تظاهرات سبز در کنار مصاحبه های پی درپی احمدی نژاد بخشی از اخباری بود که در این رسانه ها منعکس شد. حیرت رضایی و انتقاد توکلی از سخنان احمدی نژادآگاهان سیاسی معتقدند احمدی نژاد در این سفر بسیار تلاش کرد که امریکا را از صف انگلیس و فرانسه جدا کند و لحن سخنانش نسبت به اوباما و امریکا نرمش بیشتری داشت که این موضوع با واکنش احمد توکلی روبرو شد. توکلی در حالی که ادبیات احمدی نژاد در سخنرانی اخیرش را بهتر از قبل ارزیابی کرد درعین حال با اشاره به مصاحبه رئیس جمهور با آسوشیتدپرس و بیان این جمله از زبان دکتر احمدی نژاد مبنی بر اینکه "اوباما ملت ایران را دوست خود بداند"، گفت: " این جمله وی قابل نقد و افراطی در نرمش و نرمشی بی فایده و مضر است چرا که اوباما هنوز نرمشی در مقابل ملت ایران نشان نداده است و حرف هم برای نشان دادن نرمش کفایت نمی کند."در همین حال محسن رضایی سخنان احمدی نژاد را حیرت انگیز خواند. وی اعتقاد دارد که این سخنان در جهت منافع ملی ایران نبود. وی افزود:" این سخنان بیشتر به اروپایی ها کمک کرد که آن مسیر اروپایی را دنبال کنند. نمی دانم چرا و با چه تحلیلی ایشان این صحبت ها را کردند، این صحبت ها به نفع ما نبوده است. الان اروپایی ها می گویند باید ما سخت بگیریم و مدیریت کار را می خواهند در ۱+۵ ببرند که دست خودشان باشد." احمدی نژاد خبرنگاران امریکایی را ضربه فنی کرد!حمید رسایی که احمدی نژاد را در این سفر همراهی می کرد در وبلاگ شخصی اش آورده است:" باید بگویم که سخنرانی رییس جمهور ایران از جمله چند دولتی بود که تقریبا سکوت بر جلسه حکمفرما شد و هیچ گوشی ترجمه ای بر زمین نماند که این نشانه تاثیرگذاری جمهوری اسلامی بر مناسبات جهانی است.در برخی از مصاحبه های احمدی نژاد با خبرنگاران شناخته شده آمریکایی که حضور داشتم ، از همان ابتدا شاهد ضربه فنی شدن این خبرنگاران کار گشته بودم . شاید صراحت احمدی نژاد و تسلط وی بر مطالب و موضوعات مختلف و همچنین کارد تهاجمی رییس جمهورمان نسبت به سیاست دوگانه حاکم بر جریان رسانه ای دنیا که معمولا با سئوال کردن از خود خبرنگاران در پاسخ ها همراه می شود ، یکی از مهمترین دلایل این موضوع باشد.البته آگاهان سیاسی معتقدند که احمدی نژاد در این سفر با آمادگی بیشتری نسبت به سفرهای خود در صحنه بود. پاسخهای وی به خبرنگاران و گزارشگران معتبر دنیا حکایت از آن داشت که وی از قبل برای چنین چالشی کاملا مهیا بود . جدای از تحلیل محتوایی این گفت و گوها باید اذعان داشت که وی با زیرکی تلاش کرد خود و دولتش را از هر گونه اتهامی مبرا کند و همه تقصیرها را به گردن قوه ای بیندازد که نماینده ای در نیویورک نداشت. گفتنی است همزمان با بازگشت احمدی نژاد به تهران تعدادی از دانشجویان به فرودگاه آمده بودند با سر دادن شعارهای "انرژي هسته‌اي حق مسلم ماست"،"رييس جمهور محبوب ما خوش‌آمدي" و همچنين در دست داشتن پلاكاردهايي از" سخنراني‌انقلابي و مواضع ضدصهيونيستي" محمود احمدي‌نژاد در سازمان ملل حمايت كردند. درحالی که خبرگزاری فارس این حضور را خودجوش نامیده است، گفته می شود که دانشجویان با اتوبوس های سپاه به فرودگاه آمده بودند. خبرگزاری محافظه کار مهر تعداد مستقبلین از رییس جمهور را "100 الی 150" نفر ذکر کرده است.

وعده تحریم های بیشتر، دستاورد سفر نیویورک؛ خشم جهانی از پنهان کاری دولت احمدی نژاد


انتشار خبر فعالیت دومین تاسیسات غنی سازی اورانیوم ایران همزمان با سفر احمدی نژاد به نیویورک، موج جدیدی از مخالفت ها علیه ایران را با همراهی دولت های چین و روسیه شکل داد، به طوری که مدودف رییس جمهور روسیه این تاسیسات را منبع نگرانی جدی خواند و تصریح کرد: "ایران درخواست هاى متعدد شوراى امنيت از ايران براى متوقف كردن فعاليت هاى غنى سازى اورانيوم را نقض كرده است." به گزارش خبرگزاری ها در حالی که احمدی نژاد باشرکت در مصاحبه مطبوعاتی اش می خواست بار دیگر موعظه های جهانی اش را به رخ افکار عمومی بکشاند، در برابر تازه ترین خبر اجلاس گروه بیست غافلگیر شد و با استفاده از روش همیشگی خود گفت: " آقای سارکوزی و براون برای ما خیلی مهم نیستند و حرف هایشان برای ما اهمیتی ندارد." اما وی نتوانست شگفت زدگی خود را از موضع گیری اوباما پنهان کند و افزود:" اما انتظار داریم همکاران ایشان ( اوباما) مراقبت کنند و بی جهت مساله درست نکنند. خیلی بد است روسای سه دولت حرفی بزنند که مبنای قانونی و حقوقی ندارد و یک عضو آژانس را بدون دلیل و مدرک متهم کنند."گفتنی است در آخرین روز از اجلاس گروه بیست رهبران سه کشور آمریکا، فرانسه و انگلستان اقدام دولت تهران را در ساختن مخفیانۀ تأسیسات غنی سازی اورانیوم در نزدیکی قم بشدت محکوم کردند. رئیس جمهوری آمریکا در ادامۀ واکنش خود به این خبر خطاب به رهبران تهران گفت : "جامعۀ بین المللی حرف خود را زده است. اکنون نوبت پاسخگویی ایران رسیده است." رئیس جمهور روسیه نیز در این رابطه با صدور بیانیه ای اعلام كرد كه ساخت تاسيسات دوم غنى سازى اورانيوم از سوى ايران در تناقض با تصميمات شوراى امنيت است. وی از تهران خواست هر چه سريعتر ثابت كند كه برنامه اتمى اش صلح آميز است و خواستار تحقیقات فوری آژانس بین المللی اتمی شد. در همین حال چين متحد دولت احمدی نژاد که كه از مخالفان تحريم هاى تازه عليه ايران است با انتشار خبر ساخت تاسیسات جدید خواستار همکاری تهران با آژانس شد. وزیر خارجه چین که نمی خواهد دولت ایران با تحریمهای بیشتر مواجه باشد معتقد است که همه مسایل از طریق گفت و گو قابل حل است. دنیا پشیمان خواهد شددر حالی که سران کشورهای آمریکا، بریتانیا و فرانسه دولت احمدی نژاد را به پنهانکاری هسته ای متهم کرده و هشدار داده بودند که اگر ایران تا دو ماه دیگر به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد عمل نکند با تحریم های شدیدتری مواجه خواهد شد، احمدی نژاد در مصاحبه ای در نیویورک هشدار داد :" کسانی که تاسیسات جدید غنی سازی که هنوز فعالیتش را آغاز نکرده را سری خوانده اند، از این ادعا پشیمان خواهند شد." وی خواستار دریافت پاداش و تشویق نیز شد و افزود:" "طبق مقررات آژانس هر مجموعه غنی سازی شش ماه قبل از تزریق گاز باید به اطلاع آژانس رسانده شود. ما هنوز یکسال تا آن 6 ماه فاصله داریم و به جای 6 ماه 18 ماه زودتر خبر داده ایم ، بالاخره این خوب است یا بد، کسی که این کار را می کند باید تشویق شود و یا اینکه عده ای جمع شوند و فریاد بزنند."پیش از اینکه ایران خبر تاسیسات جدید را علنی سازد سازمان هاى اطلاعاتى آمريكا اعلام كرده بودند كه تاسيسات جديد غنى سازى اورانيوم ايران در مجموعه اى از تونل ها احداث شده اند كه درون يك پايگاه نظامى قرار دارد و زير نظر سپاه پاسداران است و همین اظلاعات اوباما رئیس جمهور امریکا را واداشت تا در اجلاس پیتسبورگ در کنار سران فرانسه و انگلیس بگوید: "اینجا هستیم که اعلام کنیم که ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه دیروز در وین شواهدی دقیق به آژانس بین المللی انرژی اتمی ارائه کرده اند که نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران سال ها است که در حال ساخت تأسیسات پنهانی غنی سازی اورانیوم در نزدیکی قم بوده است".اوباما پیش از این برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای را حق ایران دانست اما گفت که اندازه و مشخصات تاسیساتی که تا کنون از آژانس بین المللی انرژی اتمی پنهان شده، با یک برنامه صلح آمیز جور در نمی آید. وی افزود :" که نتیجه اقدامات دولت ایران، محروم شدن مردم این کشور از فرصت هایی است که استحقاق آن را دارند و این اقدامات ثبات و امنیت منطقه و جهان را به خطر می اندازد."اوباما اقدامات ایران را رویارویی مستقیم با جامعه بین المللی دانست و خاطر نشان کرد که بار اولی نیست که ایران با پنهان کاری خود اقدام به زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی می کند. وی تاکید کرد که ایران باید بداند قوانین بین المللی وعده های توخالی نیست و ایران باید خود را به آن پایبند بداند. احمدی نژاد و فریب های زنجیره ایدر همین حال نیکلا سرکوزی رئیس جمهوری فرانسه اظهار داشت که نباید به رهبران ایران فرصت وقت خریدن داد، در حالی که دستگاه های غنی کنندۀ اورانیوم این کشور در حال کار کردن هستند. او هشدار داد که ایران جهان را به ورطه خطرناکی می کشاند و تاکید کرد این کشور فقط تا دسامبر فرصت دارد و بعد از آن باید منتظر تحریمهای بیشتری باشد. گردون بروان نخست وزیر انگلستان نیزایران را به فریب کاری زنجیره ای متهم کرد و افزود: " مخفی نگاه داشتن تأسیسات قم کافی است تا جامعۀ بین المللی را به اقدامی قاطعانه تر در قبال جمهوری اسلامی وا دارد. آلمان و ایتالیا پشتیبانی خود را از موضع سه کشور انگلستان، فرانسه و آمریکا اعلام کردند و چین خواستار همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی شده است." مذاکرات اول اکتبرقرار است که اول اکتبر گفت و گوی مقدماتی نمایندگان ایران و گروه 5 به علاوه 1 در مورد فعالیت های هسته ای ایران برگزار شود . اوباما تاکید کرده است که امریکا همچنان به تعامل جدی و معنی دار با ایران پایبند است. وی گفته: "ایران باید در این ملاقات آماده همکاری کامل و جامع با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای برداشتن گام های محکم در جهت ایجاد اعتماد و شفافیت در مورد برنامه اتمی اش باشد". در همین رابطه خاوير سولانا، مسئول سياست خارجى اتحاديه اروپا نیز اظهار داشته: "با توجه به اعلام خبر نگران كننده امروز در باره برنامه اتمى ايران، نشست روز اول اكتبر مهم و تعيين كننده تر از هر زمان ديگرى است." این اولین بارنیست که ایران فعالیت های اتمی خود را کتمان می کند. چند سال پیش هم تاسیسات هسته ای نطنز توسط مخالفان جمهوری اسلامی افشا شد. در حالی که مقامات ایرانی تلاش دارند این نیروگاه را همانند سایر نیروگاه های دیگر قانونی و صلح آمیز قلمداد کنند، برخی مقام های آمریکایی معتقدند که ظرفیت این تأسیسات به حدی هست که بتواند سالانه یکی، دو بمب اتمی تولید کند.کارشناسان معتقدند که افشای این تاسسیات پیامدهای مثبتی برای ایران بهمراه نخواهد داشت و مجموعه تحرکات دولت احمدی نژاد در عرصه سیاست خارجی و مساله نیروگاه هسته ای ایران را به سمت رویارویی بیشتر با نظام بین المللی و تشدید فشارها و تحریمها خواهد کشاند. طی روزهای اخیر با افشای خبر ساخت این نیروگاه جدید در اطراف قم، افکار عمومی دنیا به سمت اقدامات جدی تر و کارآمدتر در مورد ایران سوق داده شده است. این کارشناسان خبر از شکست سیاست گفت و گو ونرمش باراک اوباما می دهند؛ سیاستی که از همان ابتدا سران اسرائیل را خوش نیامده بود و خواستار برخوردهای جدی تر با ایرانیان بودند. اکنون چشم ها به مذاکرات هفته آینده ایران و گروه 5+1 دوخته شده است. آیا دولت احمدی نژاد این بار بدون خبرسازی های جدید به میز گفت و گو خواهد آمد؟ آیا این دولت به نمایندگان آژانس اجازه خواهد داد که بی هیچ محدودیتی از نیروگاههای ایران دیدن کنند؟ باید دید هفته آینده روسیه و چین متحدان احمدی نژاد تا کجا دوستی خود را نشان می دهند و آیا تهران را در مقابل تشدید تحریم ها تنها خواهند گذاشت؟

Friday, September 25, 2009

داستان دنباله دار سوروس در رسانه های حکومتی؛ یک تکذیبیه دیگر بر خبر کیهان و ایرنا


خبر دیدار محمد خاتمی و جورج سوروس که پیش از این از سوی دفتر وی تکذیب شده بود، هفته پیش به طور گسترده مورد توجه رسانه های داخلی قرار گرفت. در آخرین واکنش به این خبر، سایت نزدیک به محسن رضایی نیز به نقل از خبرنگارش در امریکا این خبر را تکذیب کرد. در حالی که روزنامه کیهان در شماره های اخیر خود با آب و تاب خبر از ذوق زدگی سوروس در دیدار با خاتمی داده بود و به نقل ایرنا گزارش مفصلی از سخنان سوروس به مناسبت 11 سپتامبر نقل کرده بود، خبرنگار تابناک در گزارش مستند خود از امریکا تمام مفاد خبر کیهان و ایرنا را کذب محض خواند. خبرنگار"تابناک" در واشنگتن، با "جی آستین" مدیر ارتباط عمومی و رسانه ای ساختمان شماره 545 خیابان پنجم نیویورک ـ یعنی پرومت اینترنشنال هتل ـ تماس گرفته و درستی این واقعه را جویا شده است، که مصابه شونده در پاسخ انجام هرگونه مراسم به مناسبت سالگرد 11 سپتامبر توسط آقای سوروس، در چهار سالن کنفرانس و میتینگ هتل "ترومپ اینترنشنال" نیویورک را از اساس کذب و بی اساس خوانده است. این موضوع به قدری روشن است که هر شهروند دیگری نیز با مراجعه حضوری و یا تماس تلفنی می تواند نادرستی آن را کشف کند.پیش از این نیز ایمی ویل، مسئول ارتباطات رسانه ای موسسه جامعه آزاد هم در پاسخ به پرسش بی بی سی در این مورد گفته بود :" آقای سوروس با آقای خاتمی آشنایی شخصی ندارد و تماسی با او نداشته است." او همچنین ایراد سخنرانی مورد اشاره رسانه های مذکور ایران را توسط سوروس رد کرده بود. رسانه های دولتی و تخریب چهره های انقلابدر ادامه اتهامات رسانه های تحت کنترل رهبری و دولت علیه شخصیت های سیاسی منتقد، خبرگزاری دولتی ایرنا و روزنامه کیهان هفته پیش تبلیغات زیادی بر روی ادعای دیدار محرمانه سوروس و خاتمی در هتلی در نیویورک تنجام دادند.خبرگزاری ایرنا در خبری ساختگی به نقل از سورس آورد:" خاتمی کلید قفل بسته شده سیاست در ایران را تنها و تنها فشارهای اجتماعی و کمپین های وابسته به جنبش های دانشجویی، کارگری و زنان می داند". سورس افزوده بود که خاتمی معتقد بود دموکراسی با ساختار کنونی یک حکومت مذهبی که در راس آن رهبر مذهبی حکمرانی کند، به دست نخواهد آمد. همچنین خاتمی انتخاب احمدی نژاد را حرکتی در جهت تثبیت بیشتر قدرت رهبر مذهبی ایران ارزیابی کرده بود.برای خوانندگان کیهان "سوروس" نام آشنایی است و هر از گاهی مدیر مسئول این روزنامه برای بی آبرو کردن یکی از چهره های سیاسی یا دانشگاهی دست به دامان این بنیاد می شود و با برقراری یک رابطه ساختگی زیراب فرد مزبور را می زند. اینک نوبت رئیس جمهور پیشین بود که از همان ابتدا سیاستهای متین وی ، آنان را خوش نیامد و تمام تلاش خود را برای مخدوش نمودن چهره ایشان انجام دادند. به دنبال درج این خبر در کیهان و ایرنا دفتر خاتمی در جوابیه ای تصریح کرد:" سید محمد خاتمی نه این شخص را می‌شناسد و نه طبعاً در داووس یا جای دیگری با ایشان دیدار و گفت‌و‌گوی شخصی یا مشخصی داشته است. البته در مجامع فراوان بین المللی که ایشان شرکت یا سخنرانی کرده‌اند شنوندگان فراوان حضور داشته است و مطالب بیان شده توسط ایشان کاملاً روشن است و مسؤولان عالی‌رتبه نیز مرتباً چه به صورت مکتوب و چه شفاهاً در جریان قرار گرفته‌اند."همچنین محمد جواد ظریف نماینده وقت ایران در سازمان ملل نیز در گفت و گویی این خبر را تکذیب کرد. تاج بخش و خبر دیدار خاتمی و سوروسخبر دیدار خاتمی و سوروس پیش از این در دادگاه فعالان سیاسی از سوی تاج بخش عنوان شد. وی گفته بود: " اگر يكي از اولين نمونه‌هاي براندازي را ارتباط سفر عطريانفر به بنياد سوروس قبل از 1376 بدانيم، مي‌توان نهايت آن را ملاقات مستقيم سيد محمد خاتمي همراه ظريف با سوروس در نيويورك در سال 1385 دانست كه اين يك ارتباط مستمر بوده و ادامه داشته است".به گزارش فارس، يحيي كيان تاج‌بخش يكي از اعضاي بنياد سوروس و از متهمان اغتشاشات اخير تهران، در بخشي از دفاعيه خود كه در چهارمين دادگاه رسيدگي به پرونده اغتشاشات اخير در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي برگزار شد، با تصريح بر اين كه بعد از تاسيس دولت اصلاحات در سال 1376 در شيوه براندازي تغييراتي مشاهده مي‌شود، گفت: به دنبال اين تغييرات استحاله فرهنگي به نوع توسعه سياسي يا استحاله سياسي تبديل شده است.پس ازانتشار این خبر دفتر محمد خاتمی بلافاصله با صدور اطلاعیه ای ضمن "ناصواب و مخرب" خواندن روند دادگاه ، مطالب مطرح شده در رابطه با خاتمی را "کذب و بی اساس" خواند. در این اطلاعیه با "کذب و عاری از حقیقت خواندن دیدار خاتمی و سوروس آمده بود :"بجا است مسئولان امر از گسترش اين بداخلاقی‌ها و اعمال خلاف شرع و قانون که آثار سوء آن قبل از اينکه متوجه افراد باشد به نظام جمهوری اسلامی لطمه می‌زند ، جلوگيری به عمل آورند."گفتنی است کیان تاجبخش در سال 86 نیز در ایران به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و تلاش برای "براندازی نرم" بازداشت و محاکمه شده بود.هاله اسفندیاری و مهمانی در خانه سوروسعلاقه مندان به مسایل سیاسی حتما جریان دستگیری خانم هاله اسفندیاری در سال 86 و وابستگی وی به بنیاد سوروس را هم از یاد نبرده اند. وقتی که در بیانیه وزارت اطلاعات آمد که" در تحقيقات به عمل آمده، خانم اسفندياري اظهار مي‌دارد فعاليت‌ها و برنامه‌هاي مربوط به ايران در برنامه‌ي خاورميانه اين مركز از طريق بنياد معروف آمريكايي "جامعه باز" حمايت و پشتيباني مالي شده است ( اين بنياد آمريكايي متعلق به جورج سوروس است كه گفته می شود در انقلاب‌هاي رنگی گرجستان و اوکراین نفش داشته است) با همكاري خانم اسفندياري، مدير و نماينده‌ي بنياد آمريكايي سوروس در ايران، شناسايي و تحت تعقيب قرار گرفت كه تحقيقات تكميلي در اين خصوص ادامه دارد." دوسال پیش نیز در سایتهای نزدیک به دولت خبری در رابطه با حضور عطریانفر در منزل سوروس منتشر شد. در این خبر که به نقل از کتاب "كامليا انتخابي‌فرد" عضو سابق هيأت تحريريه روزنامه‌هاي همشهري در زمان مديرمسؤولي "غلامحسين كرباسچي" و روزنامه "زن" به مدير مسؤولي "فائزه هاشمي" از حضور "محمد عطريانفر" در مهماني منزل "جرج سوروس"، رئيس بنياد "جامعه باز"خبر داد.این سوروس کیست که ...پس از انتخابات نام وی بیش از هر نام دیگری از سوی نهادهای وابسته به رهبری و ائمه جمعه و جماعات به گوش رسید. اولین بار مقام رهبری در اولین نماز جمعه پس از انتخابات از وی بعنوان یک سرمایه دار صهیونیست یاد کرد که انقلاب صورتی گرجستان را حمایت کرده. وی تصریح کرد که "احمق‌ها خيال می‌کردند جمهوری اسلامی ايران و اين ملت عظيم هم مثل آنجاست." و از فردای آن روز بود که هر جا سخنرانی و گفت و گویی انجام شد، نام این صهیونیست که کسی جز جورج سوروس، مدافع دمکراسی و جامعه باز" نبود. وی که خود قربانی نظام دیکتاتوری و نازیسم بوده و در حالی که یکی از سرمایه داران موفق جهان است ، نیم نگاهی هم به سیاست و کارهای خیریه دارد و در بیش از 50 کشور دنیا برای گسترش دمکراسی تلاش می کند. وی از منتقدان جدی جورج بوش و سیاستهای جنگ طلبانه وی بوده است. در خصوص نقش او در انقلاب صورتی گرجستان معتفد است: " از نقشی که اين بنياد( سوروس) در آماده کردن جامعه‌گرجستان برای پديدآوردن انقلاب صورتی بازی کرد، خرسند و مفتخرم؛ اما در باره‌نقش اين بنياد و شخص من در انقلاب صورتی بسيار زياد مبالغه شده است." آگاهان سیاسی معتقدند از آنجا که جورج سوروس متهم ردیف اول دادگاههای انتخابات است و اینک که رهبری در خطبه های روز عید فطر " اعترافات علیه فرد ثالث" را معتبر ندانسته، رسانه های منتصب به ایشان تلاش می کنند که با خبرسازی و آلوده کردن فضای سیاسی کشور بنوعی رهبران اصلاح طلب را در ارتباط و نشست و برخاست با رئیس بنیاد سوروس متهم کنند تا بدین وسیله بتوانند تز اولیه خود را - وابستگی جریا ن اصلاحات به بیگانگان- که از سالها پیش برایش برنامه ریزی کردند، نهایی کنند. یک کارشناس گوید: به نظر می رسد که رسانه های دولتی از ترس اینکه مبادا رهبران و دلسوزان جامعه به سمت همدلی و رفع بحران پیش بروند و فرصتی برای آنان باقی نماند، همه برگهای خود را با عجله رو می کنند. وی می افزاید: داستان سوروس و انقلاب رنگی که از سالها پیش از سوی روزنامه کیهان پی گرفته می شد و در دادگاههای فرمایشی به شکل کیفر خواست خود را نشان داد، امروزدر خبر ساختگی آنان از دهان جورج سوروس بیرون می آید و تیتر اول رسانه های منتصب می شود. باید دید فردا چه شعبده دیگری از آستین رسانه های متصب بیرون می آید.

Thursday, September 24, 2009

“خبرگان” در این امتحان هم مردود شدند


اجلاس ششم خبرگان با حمایت قاطع از رهبری "مقام معظم" و "نبود هاشمی" در حالی پایان گرفت که به هیچیک از ابهامات موجود و انتظارات مردم در خصوص رویدادهای سه ماه اخیر پاسخ نداد و بار دیگر "فرمایشی" و "تابع"بودن خود را در برابر اذهان جست و جو گر میلیونها ایرانی به نمایش گذاشت. در حالی که تلاش می شود نبود هاشمی در مراسم اختتامیه و قرائت بیانیه عادی را بعلت کثرت دیدارها و مشغله های رئیس مجلس خبرگان توجیه شود، ولی به نطر می رسد با توجه به بیانیه نه ماده ای این مجمع که به هیچیک از دغدغه های مردم و نگرانی های هاشمی در سخنان افتتاحیه اشاره ای نشده بود، عدم حضور او معنایی گسترده تر بهمراه داشته باشد. اجلاس سه روزه خبرگان رهبری بار دیگر نشان داد که "خبره" در "نظام ولایی" مفهومی جز "مقلد" و "تابع" ندارد و شورای نگهبان منتصب مقام معظم در راستای حذف نیروهای مجتهد و خبره طی دو دهه اخبر بخوبی عمل کرده است و امروز که جامعه در شرایط بحرانی و فوق العاده می خواهد با پتانسل های موجود راهی برای برون رفت از بحران بیابد، این خبرگان با چشم پوشی از همه آنچه طی این مدت رخ داده است، با "فتنه و اغشتاش" خواندن اعتراضات بر حق مردم و تقدیر از نقش آيت الله خامنه اى "در خاموش كردن آتش فتنه و حوادث پس از انتخابات دهم رياست جمهورى و مقاومت معظم ‌له در برابر تشكيك بى ‌اساس نسبت به "صحت و سلامت انتخابات" راه را برای هرگونه اصلاح بستند. خبرگان " مقام معظم" در بیانیه خود بار دیگر پشتیبانی و بیعت مجدد خود را با رهبر انقلاب که " ادامه دهنده راه بینانگذار انقلاب مقدس اسلامی حضرت امام خمینی" است، اعلام کردند، ولی در اجلاس دو روزه خود و در هیچ یک از مفاد بیانه ، هتاکی و حمله به اندیشه ها، راه و بیت امام محکوم نشد و "دخالت مستقیم نظامیان درسیاست" که مخالف نص صریح راه امام است، مورد سوال قرار نگرفت. در این بیانیه در حالی نسبت به "عنایت احمدی نژاد به نقدهای دلسوزانه مراجع تقلید" اظهار امیدواری شده که دولت نهم سیاهترین پرونده را در رابطه با علما و مراجع داشت و با وجودی که هنوز مدت کوتاهی از عمر دولت ناپایدار دهم می گذرد، احمدی نژاد بارها موجبات خشم و نارضایتی علما را فراهم کرده است. بیانیه خبرگان یا برگردانی از سخنان مقام معظمخبرگان" مقام معظم" در بیانیه خود با نادیده گرفتن همه اتفاقات صد روز گذشته که منجر به کشتار وحبس و شکنجه صدها تن از مردم کشورمان شد، این انتخابات را فصل تازه ای در تاریخ جمهوری اسلامی خوانده و و آورده است که این انتخابات اثبات کرد: "نظام جمهورى اسلامى ايران بيش از هميشه از پشتوانه حمايت عظيم مردمى برخوردار است." به نظر می رسد که این بیانیه نیز چون سایر بیانیه هایی که طی سه ماه گذشته از سوی نهادهای وابسته به حکومت صادر شده، برگردانی از سخنان " مقام معظم رهبری" می باشد و خبرگان ایشان حتی به خود زحمت ندادند که قدری ادبیات آن را عوض کنند. احمد خاتمی که مسئولیت خواندن بیانیه را برعهده داشت،گفته تمام مفاد بیانیه به اطلاع و تایید هاشمی رسیده است، ولی با نگاهی به محتوای این بیانیه سنخینی بین نظرات رئیس این مجلس و اکثریت امضا کننده بیانیه دیده نمی شود. در حالی که تنها ساعاتی پیش از صدور بیانیه، هاشمی در دیدار با اعضای خبرگان گفته بود: " علاج هر واقعه را باید با شناخت علل و عوامل آن جستجو کرد و با درایت، هوشیاری و آگاهی و با شیوه‌های اصولی و منطقی با آن برخورد کرد" و در خصوص بازگشایی دانشگاهها و مدارس تاکید کرده بود " قشر جوان دنبال اقناع و منطق است و نظام می‌تواند با قابلیت‌هایی که دارد از عرصه‌های مختلف گذر کند"، در بیانیه این مجلس بدون هیچ اشاره ای به انتظارات دانشجویان و اقشار جوان جامعه از دانشگاهیان خواسته شده است كه با "هوشياري مراقب توطئه كساني كه مي خواهند با ايجاد فضاي متشنج و ناآرام مانع آموزش و پژوهش گردند، باشند."دستغیب و نغمه ای تازه در اجلاس خبرگانشاید بعد از سخنان منطقی هاشمی در مراسم افتتاحیه این اجلاس، بتوان به صحبتهای دلسوزانه و مدبرانه آیت الله دستغیب دراین مجلس اشاره کرد که بجز سایت اطلاع رسانی ایشان در جای دیگری مطرح نشد. ایشان که پیش از این خواستار تشکیل مجلس خبرگان برای " اعادۀ حیثیت از قانون اساسی" و"رسیدگی به شکایات مردم" شده بود و از خبرگان خواسته بود که مراقب اعمال خود باشند و تصریح کرد ه بود که بر خبرگان حرام است که مقلد باشند، ولی بیانیه اخیر خبرگان نشان داد که آنان بیشتر تمایل به انجام کار حرام دارند تا عمل به وظایفی که قانون برای آنان تعیین کرده است. نماینده مردم شیراز در خبرگان این بار نیز پیشنهاد کرد که ازمیرحسین موسوی، سید محمد خاتمی و مهدی کروبی دعوت شود که یا با حضوردر اجلاس خبرگان سخنان خود را بگویند ویا از طریق صدا و سیما یا سایت مجلس خبرگان آن را منتشر کنند. وی با انتقاد از وضعیت موجود و نفوذ انجمن حجتیه در ارکان نظام نمایندگان را مورد سوال قرار داد: "چه شده که در مواقع لزوم که مجلس خبرگان باید تشکیل جلسه دهد و تخلفات از قانون اساسی را پیگیری کند، نمی کند یا نمی تواند؟"اجلاسی برای گلایه از "هاشمی" نه عملکرد "رهبری" اجلاسی که ماهها بود چشم همه نخبگان و فرهیختگان جامعه به آن دوخته شده که حداقل نیم نگاهی به عملکرد دستگاههای تحت نظر رهبری که به اعتراف " مقام معظم رهبری" قانون شکنی کردند و موجبات نارضایتی مردم را فراهم کردند، داشته باشد؛ بار دیگر گلایه از هاشمی و عملکرد خانواده او ثقل سخنان نمایندگانش بود و به جای اینکه طبق قانون اساسی "عملکرد رهبری" مورد بررسی و نقد قرار گیرد، موضع گیری های هاشمی و عدم هماهنگی وی با اکثریت مجلس خبرگان به نقد کشیده شد و اجلاس به محلی برای محاکمه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تبدیل شد. تعدادی از نمایندگان خبرگان که بارها وفاداری خود را به "مقام معظم" نشان داده اند، در سخنان خود خواستار اصلاح تناقضات رفتاري هاشمی در برابر "هتاكي هاي بي سابقه اخير عليه رهبري انقلاب" شدند.به هرحال این اجلاس هم همانگونه که انتظار می رفت بدون دستاوردی به پایان رسید و " حکومت ولایی " لجاجت خود را برای ادامه ناآرامی در صحنه سیاسی کشور نشان داد. میانه روی و نظرات اصلاح طلبانه رئیس مجلس خبرگان که به تایید آگاهان سیاسی در راستای استمرار " ولایت" آیت الله خامنه ای نیز می باشد، برای آنان که تنها به یکه تازی در میدان سیاست ایران می اندیشند، خوشایند نیامد و اجلاس درحالی به پایان رسید که این یار دیرینه انقلاب در آن حضور نداشت. البته هاشمی ساعاتی پیش از قرائت بیانیه به آنان هشدار داده بود :" يک جريان مرموز دوستى میان مسئولان نظام را مانع منافع خود مى‌بيند و در صدد دامن زدن به اختلافات است. " حال باید دید این " جریان مرموز" همانی است که آیت الله صانعی پیشتر از آن سخن گفته یا مجید انصاری در ماه رمضان به آن اشاره کرده بود.

Tuesday, September 22, 2009

هولوکاست، هدیه ای برای صهیونیست ها، فلسطینی ها یا ایرانیان؟


احمدی نژاد در راستای میل شدیدش به قدرت طلبی و ماجراجویی از روزی که به کاخ ریاست جمهوری پا گذاشت با طرح موضوع هولوکاست* ایران را در کانون تهاجم کشورهای جهان قرار داد و هر گاه که در برابر مشکلات داخلی مستاصل و سردرگم بود، با دامن زدن به آتش هولوکاست سعی می کرد در میان تندروها برای خود منزلتی کسب کند و با تغییر جهت موضوعات داخلی به مساله اسرائیل برای خود زمان بدست آورد. سیاستهای باصطلاح ضد اسرائیلی و در واقع هم جهت با منافع صهیونیستها در این سالها نه تنها برای فلسطین دستاوردی نداشت، بلکه ایران را نیز بیش از گذشته منزوی نمود و راه را برای فشارهای بیشتر بین المللی بر کشور فراهم کرد. و گویا شیخ ما درست می گفت ،آنگاه که او را " خادم اسراییل" خواند.
احمدی نژاد طی چهار سال ریاست جمهوری با تندرویهای بی منطق خود تمامی تلاشهای دیپلماتیک سالهای پیش را نقش بر آب کرد و سیاستهایش چنان در باغ سبزی را به اسراییلی ها نشان داد که سران صهیونیست هیچ گزینه ای را بهتر از وی برای انتخابات دهم نمی دیدند. او را هدیه ای الهی برای خود می پنداشتند بطوری که یکی از سران صهیونیستی چندی پیش اظهار داشته بود:"ما هرگز در موساد قادر نبوديم عملياتی بهتر از آنچه احمدی نژاد برای ما انجام می‌دهد، انجام دهيم."
با نگاهی به موضع گیریهای اسراییل پس از اتنخابات دهم و سیاستهای تهاجمی دولت برای سرکوب معترضان ، جای شکی باقی نمی ماند که دو قطبی کردن جامعه، ارایه چهره ای خشن و غیر قابل گفت و گو از اسلام، اصرار بر استمرار فعالیتهای هسته ای، شعار زدگی، کم قدر دانستن علما و روحانیون برجسته، جنجال و هیاهوهای تیلیغاتی، شاخ و شانه کشیدن برای کشورهای غربی و ... همه و همه در راستای خدمت به طرحهای همیشگی اسراییل در منطقه است که نمی خواهد در کشورهای خاورمیانه حکومتهای مردمی حاکم باشد؛چرا که منافع رژیم صهیونیستی در گرو حکومتهای مستبد و خودکامه با کمترین پشتوانه مردمی است که از این طریق بتواند با استقاده از ضعف داخلی ، امتیازات بیشتری از آنان بگیرد. در این میان از نقش چین و روسیه بعنوان متحدان سنتی اسراییل نیز نباید غافل ماند که با سیاست یکی به نعل یکی به میخ، در یک حرکت نوسانی در حالی که سعی می کنند پیوندهای خود را با ایران حفظ کنند و بیشترین امتیازات را از این کشور بگیرند،ضمن اینکه در تمامی موضع گیری های جهانی علیه ایران هم صدا با دیگر کشورها جزء امضا کنندگان بوده اند.
روز قدس و هولوکاست
احمدی نژاد در آخرین اظهار نظر در مورد اسرائیل که همزمان با روز قدس در تهران صورت گرفت، بار دیگر هولوکاست را افسانه و دروغ خواند و گفت : "به بهانه هولوکاست با تجاوز، ملتی را آواره و عده‌ای را از آمریکا و اروپا و سایر کشورها به آن سرزمین منتقل کرده و حکومت جعلی برپا کردند و در واقع به بهانه جبران صدمات نژاد پرستی در اروپا، خشن ترین نژاد پرستان را در نقطه‌ای دیگر یعنی فلسطین حاکم کردند."
احمدی نژاد در حالی بار دیگر دست بدامن صهیونیستها شد که صدها هزار نفر از مردم در بیرون از دانشگاه تهران با شعار" دولت کودتا، استعفا استعفا" خواستار رسیدگی مسئولان به خواسته های برحقشان که همانا امانتداری از رایشان بود، می شدند. وی بعنوان رئیس دولت نهم که بزرگترین تقلب تاریخ انتخاباتی در آن اتفاق افتاد ، عاجز از پاسخگویی به مردمی است که ریاست دولت آنها را برعهده داشته است، و اینک در تاریخ به عقب رفته و می خواهد بار دیگر برگی از تاریخ را به نفع " هیتلر و نازیسم" تحریر کند.
اما این بار سخنانش حتی خشم هم پیمان خود روسیه را هم در آورد. وزارت خارجه روسیه با صدور بیانیه ای به صف محکوم کنندگان سخنان اخیر محمود احمدی نژاد درباره هولوکاست، پیوست و آن را "غیرقابل قبول" و "خلاف حقیقت " خوانده است. در این بیانیه تاکید شده است، هر اقدامی برای تحریف تاریخ، اهانتی است به قربانیان فاشیسم و کسانی که 70 سال پیش با فاشیسم مبارزه کردند. روسیه تاکید کرده است که سخنان محمود احمدی نژاد در مورد هولوکاست به پیشرفت گفتگوها در مورد موضوع های مربوط به ایران کمکی نمی کند.
پیش از آن نیز آلمان، آمریکا، بریتانیا و فرانسه انکار مجدد هولوکاست توسط محمود احمدی نژاد، رییس جمهور را شدیدا محکوم کرده بودند. آلمان این اظهارات را برای ایران "شرم آور" خوانده و آمریکا نیز گفته است این امر به انزوای بیشتر ایران منجر می شود
رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید به اظهارات باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در قاهره اشاره کرد که گفته بود "انکار هولوکاست بی پایه، جاهلانه و نفرت انگیز" است. گیبز گفت: "ترویج چنین دروغهای خصمانه ای تنها انزوای بیشتر ایران از جهان را به همراه خواهد داشت."
فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر خارجه آلمان نیز گفت چنین یهودستیزی هایی باید با محکومیت همگانی روبرو شود. او قول داد برخورد قاطعانه ای با این اظهارات شود. وزارت خارجه فرانسه نیز صحبت های محمود احمدی نژاد را "غیرقابل پذیرش و تکان دهنده" خواند.
دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا چند ساعت پس از سخنرانی آقای احمدی نژاد گفت این سخنان "نفرت انگیز و حاکی از بی اطلاعی" است. میلیبند افزود: "بسیار مهم است که جامعه جهانی در مقابل این سوء رفتار ایستادگی کند. این نوع پرخاش در شأن رهبران ایران نیست". او از تاریخ و فرهنگ بزرگ مردم ایران تجلیل کرد و گفت که باور نمی کند اکثریت این مردم به جای پرداختن به آینده خود بخواهند "این بخش از تاریخ را دوباره بنویسند".
کنفرانس هولوکاست در تهران
وقتی احمدی نژاد با محکومیت جهانی در رابطه با سخنان خود در مورد هولوکاست رو به رو شد، در آذر 85 با بر پایی کنفرانس بین المللی هولوکاست در تهران سعی کرد برای خود مقبولیتی بدست آورد. وی ادعا کرد که هدف از برگزاری این کنفرانس، ایجاد فضایی آزاد برای پژوهش و کشف حقیقت پیرامون هولوکاست است.
ولی این کنفرانس نیز چون سایر سیاستهای غیرعلمی و عجولانه احمدی نژاد منجر به انزوای بیشتر ایران در جهان شد . تا جایی که منا سبات ایران با اتحادیه اروپا را بیش از پیش تيره تر کرد و اروپا در هشداری ديگر آينده روابط با تهران را به گام بعدی ايران منوط دانست.:« اتحاديه اروپا هرگونه نفی واقعيت تاريخی هولوکاست را، چه به تمامی و چه به صورت بخشی از آن را محکوم می کند و قاطعانه همه زمينه چينی ها، فرضيه ها و هدف های کنفرانس هولوکاست را رد می کند.»
در پی برگزاری این کنفرانس، در ژانویه ۲۰۰۷ ، در جلسهٔ مجمع جهانی سازمان ملل متحد، این سازمان در بیانیه‌ای انکار هولوکاست را محکوم کرد. ایران تنها کشوری بود که از بیانیه سازمان ملل حمایت نکرد. این اقدام حتی نتوانست حمایت یهودیان داخل ایران را هم همراه کند. بطوری که یکی از رهبران یهودی از برگزاری کنفرانس ابراز ناخرسندی کرده و آن را وسیله‌ای برای تبلیغ منفی از ایران در جهان عنوان کرد. نماینده یهودیان در مجلس برگزاری چنین کنفرانس هایی را توهینی به یهودیان دانست و اظهار داشت که این نوع گردهمایی ها ممکن است باعث موج دیگری از مهاجرت یهودیان از ایران شود. هارون یشایایی رئيس انجمن كليميان ايران نیز از نفی نسل كشی يهوديان در نامه‌ای به رئیس جمهور ایران بشدت انتقاد کرد.
کنفرانس دوربان
اظهارات محمود احمدی‌نژاد در دومین نشست ضد نژاد پرستی سازمان ملل در باره اسرائیل منجر به خروج نمایندگان برخی از کشورهای غربی از محل سخنرانی شد. احمدی نژاد در سخنان خود به اسرائیل حمله کرد و آن را یک دولت نژادپرست خواند که فلسطین را اشغال کرده است. فرانسه که همواره بطور سنتی از کشورهای حامی فلسطینیان است، سخنان احمدی نژاد در این نشست را محکوم کرده و آن را "سخنرانی آکنده از نفرت" خواند.
کارشناسان معتقدند اقدام افراطی احمدی نژاد در این کنفرانس بالاترین خدمت را به صهیونیستها کرد و مانع اجماع کشورهای شرکت کننده برای صدور بیانیه ای در محکومیت اسراییل شد.
احمدی نژاد در خدمت منافع اسراییل
به اعتقاد بسیاری تحلیلگران ، سیاستهای جنجالی احمدی نژاد در مورد اسرائیل بهترین بهانه را بدست دولتمردان اسراییلی داد تا به بارا ک اوباما که باسیاست رفع تنش در صدد برپایی صلح و آرامش در جهان است، ثابت کند همزیستی با ایران ممکن نیست. بقول ادبیات کیهانی" احمدی نژاد چه بخواهد چه نخواهد، چه بداند چه نداند، در راه سیاستهای اسراییل گام بر می دارد و ادامه این مسیر نتیجه ای جز انزوای بیشتر ایران در جهان و تحمیل هزینه های بیشتر برای ملت نمی باشد.
صاحبنظران معتقدند بزرگترین خدمت ممکن را کسانی به اسرائیل کردند که احمدی نژاد را با طرح مسا له نفی هولوکاست به بازی ماجراجویانه خطر ناکی کشاندند که نه به سود مردم مظلوم فلسطین شد و نه در راستای منافع ملی ما بود. هولوکاست برای سالهاست که موضوع مورد مناقشه نازی ها و صهیونیستها ست و معلوم نیست در این میان دولتمردان ایران چه رابطه ای بین این موضوع و منافع ملی ایرانیان می بینند. بی شک ملت ایران علاقه ای ندارد که بخواهد تاریخ نازیسم و جنایات هیتلر را بازنویسی کرده و در این میان نازی ها را از ننگ کشتار یهودیان مبرا دارد، ولی گویا احمدی نژاد که از جهاتی، شباهتهایی بین خود و هیتلر می بیند، بی علاقه به این موضوع نیست.
*هولوکاست، کشتار منظم شش میلیون یهود به وسیله رژیم نازی آلمان در جنگ جهانی دوم، یکی از مستندترین جنایات در تاریخ است. بازماندگان اردوگاه های مرگ، گاردهای زندان، و نیز اسناد نازی و شهادت مقامات نازی، شواهدی از گستره آن ارائه می دهند. نازی ها میلیون ها غیر یهود را نیز کشتند. این موضوع مورد بحث مورخان جهان است.

خبرگان در برابر آزمونی تاریخی: نگهبانی از قانون اساسی یا تبعیت از رهبری


اجلاس ششم مجلس خبرگان رهبری پس از یک ماه تعویق درحالی درساختمان بهارستان تشکیل می شود که افکار عمومی در انتظار واکنشی در شان این مجلس در رابطه با رخدادهای اخیر است. اجلاس خبرگان قرار بود طبق سنت هر ساله دراوایل شهریور ماه برگزار شود که به علت تقارن با ماه رمضان به آخرین روز تابستان موکول شد.
گمانه زنی ها حاکی است با توجه به ترکیب 87 نفری این مجلس که عمدتا از روحانیان مورد حمایت و معتمد رهبری هستند، نمی توان انتظار داشت که بحث های جدی در این اجلاس مطرح باشد و شاید همانگونه که مقتدایی نماینده مردم اصفهان در خبرگان تاکید کرده در این اجلاس خبرگان ضمن تاکید بر وحدت، از مردم دعوت شود که از "مقام رهبری" تبعیت کنند. اما از سویی بیانیه ها و نامه های سرگشاده ای که طی سه ماه گذشته صادر شده و انتظار علما و مراجع در رسیدگی به شرایط و صلاحیت رهبری، این انتظار را تقویت می کند که حداقل بحث هایی در رابطه با تخلفات نهادهای زیر نظر رهبری در این اجلاس مطرح شود.
در خواست اجلاس اضطراری خبرگان
رویداد 22 خرداد فصل تازه ای از عملکرد خبرگان را پیش روی جامعه قرار داد و آنان منتظر بودند تا ببینند با توجه به اعمال خلاف قانون نهادهای منتسب به رهبری و برخی از اقدامات فراقانونی شخص رهبری ، این نهاد در راستای احقاق حقوق مردم چه رویکردی خواهد داشت. در این میان آیت الله سید علی محمد دستغیب از اعضای مجلس خبرگان رهبری ماه گذشته از این نهاد خواست فورا برای رسیدگی به خواسته ها و شکایات مردم تشکیل جلسه دهد و با میرحسین موسوی و مهدی کروبی که نمایندگان مردم دانست، ملاقات کند. وی طی بیانیه ای ابراز کرد: "اینجانب صادقانه و خیرخواهانه عرض می کنم تا دیر نشده خبرگان برای اعاده حیثیت از مرجعیت، تشکیل جلسه دهد آن هم علنی و مطالب بررسی گردد و به خواست مردم که همان قانون اساسی است، جواب داده شود و به شکایات آنها به وسیله نمایندگان آنها یعنی آقای موسوی و آقای کروبی رسیدگی شود. حفظ نظام این است، که باید بماند، و اشخاص می روند امّا اعمال و رفتار آنها باقی است. مخفی نباشد که خبرگان مجتهد هستند و تقلید بر مجتهد حرام است. یعنی تشخیص صدق و کذب هر موضوعی باید با تحقیق و تفحّص بر طبق شرع و قانون صورت گیرد."
نامه تعدادی از روحانیون به مجلس خبرگان
به دنبال بیانیه آیت الله دستغیب ، جمعی از علمای حوزه های علمیه قم، اصفهان و مشهد در نامه سرگشاده ای به اعضای مجلس خبرگان رهبری دغدغه های خود را با ایشان در میان گذاشته، خواستار ارزیابی صلاحیت های آیت الله خامنه ای برای ادامه رهبری جمهوری اسلامی شدند. در نامه این روحانیون صراحتا به عزل آیت الله خامنه ای پرداخته شده و آمده بود:" شرائط تدبیر و عدالت رهبری در چند ماه اخیر نقض شده و ایشان با توجه به مبانی فقهی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران خودبخود معزولند. منتهی به لحاظ طی مراحل قانونی مجلس خبرگان می باید به عنوان نمایندگان عالی مردم به مفاد اصل 111 قانون اساسی درباره عزل رهبری عمل کنند." همچنین در این نامه تصریح شده بود:"در سنوات ماضیه کثیراً شاهد ارتکاب ظلم های فاحش و موحش، با نظارت و اطلاع مقام رهبری و امر یا سکوت ایشان نسبت به این امور بوده ایم. از حبس و حصر مراجع متعدد تقلید گرفته تا پادگانی کردن حوزه علمیه قم و سایر حوزه ها که افتخارشان در طول تاریخ، استقلال از حکومت بوده است و بازگذاشتن دست ایادی وابسته به قدرت برای تطاول به حیثیت و امنیت علما و مدارس، و اینکه در سا لهای اخیر روزی نیست که خبر توقیف روزنامه ای یا دستگیری و آزار منتقدانی منتشر نشود." در این نامه علما خواستار پاسخگویی مسوولانی بودند كه با تدارك تحريك‌ها زمينه‌سازحوادث خونين شدند.
نامه مجمع نمایندگان ادوار به رئیس مجلس خبرگان
در واکنشی جداگانه، مجمع نمايندگان ادوار مجلس نیز ماه گذشته در نامه ای به هاشمی رفسنجانی خواستار اجرای اصل 111 شد. در این نامه آمده بود: "از آنجا که بسياری از اقدامات اخير توسط نهادهای زير نظر آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، مجلس خبرگان رهبری باید مطابق اصل ۱۱۱ قانون اساسی بررسی کند." این مجمع همچنین از رويکرد نهادهای نظامی و امنيتی جمهوری اسلامی در جريان اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری انتقاد کرده بود. همچنین مجمع ادوار نمايندگان بررسی اقدامات نيروهای امنيتی و نظامی زیر نظر رهبر ایران در جريان اعتراضات اخير را مهم دانسته و تاکيد کرده بود که قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران می تواند محور احيای اعتماد عمومی باشد.
مجمع ادوار نمايندگان در ادامه تصريح کرده بود: "طبق اصل ۱۰۷ قانون اساسی علاوه بر تساوی رهبر با ساير افراد کشور درمقابل قانون، رهبر همه مسؤليت های ناشی از ولايت امر را بر عهده دارد و به موجب اصل ۵۷ قانون اساسی قوای سه گانه کشور زير نظر رهبر فعاليت می نمايند. پاسداری از قانون اساسی و حقوق مردم و توجه به وظايف خبرگان رهبری از نکته هايی است که بيش از هر چيز وظيفه و مسؤليت شمارا سنگين تر می نمايد".
خبرگان خواستار حمایت صریح هاشمی از رهبری شد
در حالی که معترضان به برخوردهای خشن پس از انتخابات بر موضع گیری قاطع و قانونی مجلس خبرگان در مقابل مسوولان خشونت های پس از انتخابات پافشاری کرده اند، اکثریت اعضای مجلس خبرگان که مطیع رهبر جمهوری اسلامی محسوب می شوند از بعد از 22 خرداد تاکنون بارها بر لزوم تبعیت محض از آیت الله خامنه ای تاکید داشته اند. آنها حتی همراهی اندک هاشمی در نماز جمعه با مردم را هم تاب نیاوردند و در پی آن، بیش از 66 نماینده مجلس خبرگان در بیانیه ای خواستار اعلام حمایت صریج هاشمی رفسنجانی از رهبری شدند. در اين بيانيه نمايندگان مجلس خبرگان اعلام كردند هاشمي رفسنجاني بايد "با صلابت و نشاط بيشتر همانند گذشته پاسدار حريم ولايت باشد." همچنين در اين بيانيه از رييس مجلس خبرگان خواسته شده بود "دراين شرايط حساس، با تدبير و فراست دركنار رهبري به حل مشكلات ومعضلات كمك كند وتلاش فرصت طلبان را براي آسيب زدن به وحدت ملي ناكام گذارد."
بیانیه مجلس خبرگان در حمایت از سخنان رهبری
مجلس خبرگان رهبري پس از سخنان رهبری در نماز جمعه نیز، که طی آن بصراحت فرمان حمله به معترضان را صادر کرد، با صدور بيانيه اي حمايت قاطع خود را از سخنان وی اعلام نمود. در اين بیانیه آمده بود: "مجلس خبرگان رهبري ضمن تشكر از حضور شكوهمند و حماسه‌ساز مردم در انتخابات رياست جمهوري، حمايت قاطع خود را از بيانات روشنگرانه، وحدت‌بخش و داهيانه‌ مقام معظم رهبري در نماز جمعه تهران اعلام مي‌دارد و با شكرگزاري به درگاه الهي نسبت به نعمت عظما و بي‌بديل ولايت فقيه، اين ركن ركين حدوث و تداوم انقلاب؛ همگان را به تبعيت از دستورات و رهنمودهاي معظم‌‌له فرا مي‌خواند. اميد است آحاد ملت ايران با درك شرايط فعلي و نصب‌العين قرار دادن اين سخنان حكيمانه، بار ديگر آرامش، يكپارچگي و همدلي امت اسلامي را به نمايش گذاشته و دشمنان قسم خورده‌ اين مرز و بوم را مثل هميشه مأيوس نمايند. از خداوند بزرگ طول عمر مقام معظم رهبري و عزت و سربلندي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران را مسئلت داريم."
اجلاس خبرگان و همدلی
در حالی که روحانیون حامی جنبش سبز خواستار اقدام عملی و قاطع مجلس خبرگان برای رسیدگی به مشکلات پیش آمده پس از انتخابات هستند، طیف نزدیک به رهبری با تبعیت از وی بنا ندارند که به مسایلی در حد نظارت بر عملکرد نهادهای عالی نظام بپردازند و به نظر می رسد در اجلاس پیش رو نیز چون سایر جلسات خبرگان به طرح مسایل کلی خواهد پرداخت. مقتدایی عضو مجلس خبرگان و رییس حوزه علمیه در این خصوص با اظهار بی اطلاعی از موضوعات کاری مجلس خبرگان در این اجلاس بر حفظ وحدت و همدلی بیشتر در میان اقشار مختلف کشور تاکید کرده است. وی خاطر نشان کرده: " با توجه به اين كه اعضاي مجلس خبرگان در استان‌ها و شهرهاي خود داراي نفوذ كلمه هستند و جزو عالمان برجسته آن مناطق محسوب مي‌شوند، هم‌چنين مورد علاقه مردم هستند، ان‌شاءالله در اجلاس خبرگان، اعضا، راجع به وحدت امت اسلامي تاكيد بيشتر و همه مردم را به وحدت و همدلي و تبعيت از مقام معظم رهبري دعوت كنند."
وی پیش از این نیز بر انتخاب صحیح خبرگان در 20 سال پیش تصریح کرده و گفته بود:" امروز اعضاي مجلس خبرگان رهبري به اين نتيجه رسيده‌اند كه انتخابشان صحيح بوده و اعتماد به كارشان بيشتر شده است."
اینک خبرگان در برابر امتحان تاریخی خود قرار دارد و مردم منتظرند تا ببینند آیا این مجلس به وظایف قانونی خود که رسیدگی به نهادهای زیر نظر رهبری و بررسی صلاحیت رهبری است، می پردازد یا همچون سایر نهادهای قانونی کشور در راستای حمایت از آنچه "مقام معظم" می فرمایند حرکت می کند

Sunday, September 20, 2009

روز قدس، واگویه جنبش سبز



دیروز دگر باره ایران حماسه آفرید و به رغم تلاش تمامی نهاد ها و رسانه های دولتی و حکومتی مردم تنها از طریق اطلاع رسانی " هر شهروند، یک رسانه"؛ همانگونه که خود می خواستند به خیابانها آمدند، شعار دادند، پای کوبیدند و هشدار دادند:" این آخرین پیام است" با این امید که دولتمردان از عناد خود با مردم دست بردارند و تن به قانون دهند.
بار دیگر مردم ایران نه تنها کارگزاران نظام را غافلگیر کردند، بلکه تحلیل گران رسانه ای دنیا را نیز مبهوت خود نمودند. مردمی که با هوشیاری و زمان سنجی به میدان می آیند، حد و مرز خود را می شناسند و خود خبرنگار و خبررسان اخباری می شوند که خود می سازند. در غیاب خبرنگاران مستقل و بین المللی تیتر یک رسانه های جهانی می شوند و فیلم های کوتاهشان که با موبایل و دوربین های کوچک غیر حرفه ای گرفته می شود، از بسیاری از آنتن های دنیا پخش می شود. صدای آنان که تنها راوی دیده های خود هستند با استفاده از یک کارت تلفن به گوش جهانیان می رسد و همه می مانند که این چگونه ملتی است که برای رساندن پیامش و تحقق آرمانش این چنین مصمم است.
دیروز ایران در همه جا ، مرد و زن، پیر و جوان به رغم تمامی تلاشها، دادگاهها، تهدیدها، مجازاتها، تبلیغات و تطمیع ها تنها یک خواسته را طلب می کردند. از نظر آنان دولت دهم مشروعیت ندارد و همه یک صدا خواستار استعفای رئیس دولت دهم بودند. هماهنگی در شعارها، نمادها و رفتارهای تظاهر کننده در سراسر ایران، شهرهای کوچک و بزرگ مساله ای است که توجه تحلیل گران و محققان علوم سیاسی و اجتماعی را برای یک پژوهش عمیق می طلبد.
امسال قدس هم مثل خیلی رویدادهایی که از بعد از 22 خرداد، در تاریخ سی ساله انقلاب ایران برای اولین بار اتفاق می افتد، پدیده ای منحصر بفرد بود. برای اولین بار در تاریخ برگزاری سی ساله مراسم روز قدس بازتاب خبر حضور مردم ایران در این مراسم اینگونه متفاوت به روی خروجی های خبرگزاری ها قرار گرفت. در حالی که رسانه های وابسته به دولت تمام تلاش خود را بکار می بردند که نشان دهند مردم ایران در حمایت از فلسطین با شعارهای ضد صهیونیستی خود هراس بر " پیکره جرثومه فساد" اسراییل وارد کرده اند، خبرگزاری های دنیا و تعدادی از مطبوعات داخلی اخبار متفاوتی را منتشرکردند که نشان از ادامه اعتراض مردم ایران به نتایج انتخابات داشت.
مقام معظم تشکر نفرمودند!
بر خلاف سالهای پیش تا این لحظه هیچ یک از سازمانها، احزاب، شخصیتها و شخص "مقام معظم رهبری" که همواره سعی دارند در پیامها پیشقدم باشند، از ملت ایران بخاطر شرکت گسترده شان در راه پیمایی تشکر نکرده است. گویی هنوز همگان در شوک عظمت حضور دیروز مردم هستند و نمی دانند با چه کلامی باید از آنان سپاسگزاری کرد! احتمال دارد که " معظم له"در نماز روز عید فطر از خجالت تظاهر کنندگان در آیند.
صدا وسیما، رسانه های دولتی و کیهان که برطبق روال همیشگی بخش مهمی از اخبار خود را به بازتاب خبر راه پیمایی ها در رسانه های خارجی اختصاص می دادند، این بار تنها توانستند با مونتاژ فیلم و عکس و خبررسانی یک جانبه بنوعی سر و ته قضیه قدس را بهم آوردند. تنها شبکه خبر که می خواست عظمت راهپیمایی را در رسانه ها نشان دهد به ذکر نام رسانه هایی که خبر را منعکس کرده بودند پرداخت . ظاهرا نتوانستند چیز مطلوب نظرشان را برای درج و بازتاب بیابند.
صدا وسیمای دولتی در راستای سیاست جعل خبر و انعکاس معکوس رویدادها دیروز در سردر گمی و استیصال بیشتری قرار گرفت بطوری که نتوانست مراسم راهپیمایی را پو شش خبری مستقیم بدهد و در هنگام پخش صحنه هایی از مراسم ناچار به مونتاژ و صدا گذاری بود.
حیات نو و حضور سبز مردم
در همین حال روزنامه حیات نو با تیتر" حضور سبز مردم در روز قدس" که گویای همه مطلب است به واگویی آنچه در تهران و سایر شهرها گذشت می پردازد. در این گزارش همچنین حمله لباس شخصی ها به محمد خاتمی نیز آورده شده است. در بخشی از این گزارش آمده است: " وجود حضور گسترده نيروهاى لباس شخصى در خيابان‌هاى اطراف دانشگاه تهران و زد و خوردهاى پراکنده‌اى که ميان آنها و تعدادى از راهپيمايى کنندگان به وقوع پيوست، صدها هزار تن از حاميان موسوى با در دست داشتن عکس‌هايى از ميرحسين و نمادهاى سبز ضمن حمايت از ملت مظلوم فلسطين و آزادى قدس شريف مخالفت خود را با عملکرد دولت محمود احمدى‌نژاد اعلام کردند. معترضان که مراسم ديروز را فرصتى مهم براى حضور در سطح شهر و اعلام اعتراض خود مى‌دانستند به دليل ممانعت نيروهاى لباس شخصى و ماموران انتظامى امکان نزديک شدن به دانشگاه تهران را نيافتند."
کیهانیان و جنگ یازدهم
در حالی که حیات نو معتقد است که تظاهرات روز گذشته نشان از آن دارد که پرونده انتخابات برای مردم هنوز بسته نشده است، محمد ایمانی در کیهان با اشاره به جنگ یازدهم رژیم صهیونیستی، آن را فاز دوم کودتای مخملین می خواند که با هوشیاری ملت ایران خنثی شده و خطر مرتفع گردیده است. وی می نویسد :" قرار بود صهيونيست هاي زخمي و متحدان خبيث آنها در آمريكا و انگليس، آرمان فلسطين و آرمان «حاكميت اسلام» را در خيابان هاي تهران سر ببرند. اين فراخوان و قشون كشي بي سابقه بود. دوربين ها را كاشته و به سمت ام القراي جهان اسلام نشانه رفته بودند. چه غرش ها كه نكردند. فرعون ها ملت ايران را دسته دسته و فرقه فرقه مي خواستند. «تفرقه بينداز و نابود كن»، مصوبه انگليسي و آمريكايي كه به تاييد اسرائيلي ها هم رسيده بود. خيز برداشتند. هياهو كردند و... اما نيمروز جمعه- روزي از روزهاي بزرگ خدا- در حالي كه آسمان خدا، دانه هاي رحمت باران را به نرمي بر تن و جان ملتي بزرگ ارزاني مي داشت- ناگهان ميليون ها انسان عزيز و شرافتمند در همين خيابان هاي پايتخت سيل راه انداختند و خاشاك ادعاهاي ماشين جنگ نرم دشمن را از ميان روبيدند. ديروز يكي از كم نظيرترين راهپيمايي هاي روز قدس - وشايد بي نظيرترين آنها- در تهران نقش بست. " وی این راهپیمایی را در راستای حضور گسترده مردم در انتخابات در حمایت از نظام ارزیابی کرد و خاطر نشان نمود که همچنان جنگ باقی است و البته مردم ایران هم در صحنه !!
کیهان هیچ اشاره ای به حضور سبز مردم نداشت ولی در ستون گفت و شنود در صفحه سه شعار جمعیت سبز را هم راستا با صهیونیستها و خوش رقصی !! دانست : "فكر مي كنيد سبزها و طرفداران آقايان موسوي و كروبي و خاتمي كه در راهپيمايي ديروز، شعارهاي مرگ بر اسرائيل را اينچنين حذف كرده و تغيير داده اند، در ازاي اين خوش خدمتي و خوش رقصي به صهيونيسم چه چيزي دريافت كرده اند؟! مي دانيد چرا اين سوال را مي پرسم؟ براي اينكه درست چند روز پيش، سايت فارسي وزارت امور خارجه اسرائيل از ايراني ها خواسته بود به جاي مرگ بر اسرائيل در اين روز شعار بدهند: نه غزه، نه لبنان؛جانم فداي ايران! توجه داريد ديگر: اسرائيل خواسته شعار بدهيم: جانم فداي ايران!!
اعتماد و پیام اصلاحات
روزنامه اعتماد هم تیتر اول خود را به حضور باشکوه ایرانیان در روز قدس اختصاص داد. حمله لباس شخصی ها به سران اصلاح طلب در صدر گزارش جای دارد. اعتماد در گزارش خود می افزاید:" حضور سران اصلاح طلب و بزرگان نظام که بارها از سوي برخي از رسانه هاي حامي دولت مورد اهانت قرار گرفته اند تصويري از اتحاد اصلاح طلب را به تصوير مي کشيد به طوري که قرار گرفتن هاشمي رفسنجاني و علي اکبر ناطق نوري در مراسمي که سران اصلاحات نيز در آن حضور داشتند پيام هاي مهمي را به جامعه مخابره مي کرد."
خبرگزاری فرانسه و سبز جامگان
خبرگزاری فرانسه از همان آغازین ساعات برگزاری راه پیمایی روز قدس خبر حضور سبزها را مخابره کرد و از حضور دهها هزار نفر در خیابانهای تهران خبر داد ولی در انتهای روز اعتراف نمود:" تخمین میزان شرکت کنندگان کار دشواری است. درادامه گزارش خود آورده است:" بسیاری از شاهدان عینی از انبوه خارج از انتظار مردم خبر می دهند که علی رغم هشدار های مقامات انتظامی و پاسدار ، مبنی بر برخورد قاطع با تظاهرات معترضان، به خیابان ها آمدند."
در گزارش خبرگزاری فرانسه از عدم هماهنگی شعارهای مردم با شعارهایی که از بلند گو پخش می شد اشاره شده است و همچنین به درگیری نیروهای بسیج با مردم برای شعار مردم تبریز :" روسیه در چه فکریه ایران پر از موسویه".
بی بی سی و ادامه بحران ایران
بی بی سی نیز چون سایر رسانه های دیگر از همان صبح دیروز به انتشار اخبار راهپیمایی ها پرداخت و گزارشهای خود را مستند به شاهدان عینی و فیلم های کوتاه یوتیوب می کرد. با پایان یافتن روز قدس بی بی سی در یک گزارش ابراز نمود:" حضور گسترده هواداران مهدی کروبی و میرحسین موسوی، دو نامزد معترض به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تظاهرات روز قدس در ایران، تازه ترین و بارزترین نشانه تداوم بحرانی حل ناشده است که از سه ماه پیش و در پی معرفی محمود احمدی نژاد به عنوان فرد پیروز انتخابات آغاز شده است."
در همین حال بی بی سی به محکومیت جهانی در خصوص سخنان احمدی نژاد پرداخت. احمدی نژاد روز گذشته در حالی که قادر به درک پیام مردم کشورمان در چند قدمی اش نبود بار دیگر مساله هولوکاست را مطرح کرد و نسل کشی یهودیان در دوران جنگ جهانی دوم را "افسانه ای" آمیخته به "دروغ" و نوعی "عملیات روانی" خواند که برای زمینه سازی تأسیس کشور اسرائیل مطرح شده است. در این رابطه آلمان این اظهارات را برای ایران "شرمناک" خوانده و آمریکا نیز گفته است این به انزوای بیشتر ایران منجر می شود. فرانک والتر اشتاینمایر وزیر خارجه آلمان نیز گفت چنین یهودستیزیهایی باید با محکومیت همگانی روبرو شود. او قول داد برخورد قاطعانه ای با این اظهارات شود.
همچنین، وزارت خارجه فرانسه صحبت های محمود احمدی نژاد را "غیرقابل پذیرش و شوکه آور" خواند. دیوید میلیبند وزیر امور خارجه بریتانیا چند ساعت پس از سخنرانی آقای احمدی نژاد گفت این سخنان "نفرت انگیز و حاکی از بی اطلاعی" است. وی گفت : " این نوع پرخاش در شأن رهبران ایران نیست".
صلی علی محمد، اشک خدا در آمد
در پایان مراسم دیروز در حالی که نیروهای انتظامی و طرفداران احمدی نژاد از حضور سبز و گسترده مردم غافلگیر شده بودند، برای متفرق کردن آنان اقدام به پرتاب گازفلفل و اشک آور کردند. این اقدام آنان همزمان شد با بارندگی در تهران. در این میان مردم خوش ذوق فی البداهه شعاری سردادند: "صلی علی محمد، اشک خدا در آمد"...
به عقیده ناظران جنبش سبز ایران نشان داد که توان آن را دارد که با استفاده از پتانسیل های موجود نظام با استفاده از مراسمی که بطور سنتی نظام برای مشروعیت خود از آن بهره می برده، صدای اعتراض خود را بلندتر از قبل ابراز کند و آماده است با هماهنگی و اتحاد هر مانعی را از سر راه خود بردارد و برای رسیدن به اهداف خود مصمم بوده و حاضر به عقب نشینی نیست. حال باید دید مسوولان حکومت چه تصمیمی اتخاذ می کنند. آیا باز می خواهند به تلاش برای سرکوب با این حرکت خودجوش که نمود طبیعی حرکت مردمی است که خواستار اصلاحات و تغییرات آرام در چارچوب قانون اساسی هستند، ادامه دهند یا با تن دادن به بخشی از اشتباهات خود و قبول تقلب در انتخابات ازسر اصلاح امور بر می آیند؟ آیا دولتمردان دیروزاز پس دیوارهای تنگ و بلندی که به دور خود کشیده اند، شنیدند که مردم یک صدا فریاد می زدند: "دیکتاتور، دیکتاتور، این آخرین پیام است. ملت سبز ایران آماده قیام است"؟

Thursday, September 17, 2009

فردا، هاشمی با مردم در برابر دولتی غاصب


روز قدس بنوعی با نام هاشمی عجین است ، در این چند روز هر چه به حافظه مراجعه می کنم، بجز امامت امام موقت جمعه یعنی هاشمی رفسنجانی طی سالهای پس از انقلاب چیز دیگری بذهنم نمی آید ولی اینک او می گوید که "فکر نمی کنم ضرورت داشته باشد که همیشه بعد از 30 سال باز هم من آن روز خطبه بخوانم. بالاخره من در سایر خطبه های نماز جمعه هم می توانم حرفهای فلسطینیها را بزنم. به نظر من خیلی نباید به این مساله ابعاد سیاسی داد." واقعا مرد بزرگی است چقدر آبرو داری می کند برای " آقا". امسال آقا که از هفته پیش مشخص بود که زیاد حالشان مناسب نیست و خط و نشان را کشیدند و رفتند ولی هر چه در این چند روز استفکار نمودند، دیدند "صلاح" نیست که " هاشمی" به نماز برود. آخر هاشمی دلش زود می شکند، بغض گلویش را می گیرد و اشکش جاری می شود. بعد همین کوتاه آمدن باعث می شود که این مردم رویشان زیاد شده و باز حرفهای ناجور بزنند و " مرگ بر غاصب" شعار بدهند و بگویند" فلسطین ، لبنان، جانم فدای ایران" ، "ملت چرا نشستين ايران شده فلسطين"

تازه مساله فلسطین هم که سیاسی نیست. یک مساله " خانوادگی" است مثل همین مشکل اخیر" خانواده ایران". نباید آن را خیلی جدی گرفت. حالا یکی زور دارد، سلاح دارد ،قلدر است. طرف مقابل هم چیزی ندارد جز یک "زبان سرخ و یک سر سبز" ، هر چه هم فریاد می زند به جایی نمی رسد. اینکه دیگر این همه سر و صدا ندارد. برای همین است که اگر هاشمی نماز بخواند بیخودی مساله بزرگ می شود و باعث شادی رسانه های استکباری می شود . یک رژیمی به ناحق رفته یک جایی رو گرفته، تازه آنهایی که گرفتند هم الان دیگر زنده نیستند. شصت سال گذشته، مرور زمان شامل حالش شده است. حالا دیگر زمان دوستی، صلح حسنی ، صفا و از این داستانهاست. خطیب جمعه و رئیس غاصب دولت برایتان خطبه هایی بخوانند که قدسی شوید. تازه مگر همین رئیس غاصب دولت دهم نگفته بود که ما با ملت اسرائیل مشکلی نداریم. وزیرش هم که رفته بود با همتای اسرئیل اش دیدار و گفت و گو کرده بود، حالا روز جمعه می آید که رفع کدورت کند که نکند خدایی ناکرده دولت غاصب اسرائیل از سنگ پرانی و حقانیت ملت فلسطین و فریادهای ملت ایران ، دلخور شوند. می دانید که ایشان الان در وضعیتی هستند که کاملا می توانند با برادران اسرائیلی ابراز همدردی کنند.

تازه مگر یادتان رفته که با داستان هولوکاست و افتضاحی که در کنفرانس ژنو به بار آورد چه تو دهنی به دولت اسرائیل زد و بقول زید آبادی عزیز که در حال انجام انقلاب مخملی توسط برادران گمنام امام زمان دستگیر شد،" عملا ‏به سود "برخي ازمجامع تندرو اسرائيلي و گروههاي صهيونيست که تحمل انتقادهاي متوازن را هم ندارند و ترجيح ‏مي دهند كه بهانه‌اي براي ترغيب متحدان غربي خود براي تحريم كنفرانس به دست آورند عمل كرد و نه تنها امكان بحث جدي درباره عملكرد اسرائيل را از سوي تمام اعضاي ‏جامعه جهاني از بين برد، بلكه بحث نفي هولوكاست و نابودي اسرائيل را بار ديگر برسرزبان‌ها انداخت.‏" حافظه تاریخی هم خوب چیزی است. صحبتهای محسن رضایی و کروبی در مورد خدمت احمدی نژاد به اسرائیل را هم لطفا یاد آوری نمایید. یادمان هم نرود که قرار است فردا چه کسی در باره قدس و فلسطین و حق و احقاق حق حرف بزند. گاهی چیزها در دنیای وارونه معنی اصلی خود را نشان می دهند و فردا چنین خواهد شد.

از همه مهم تر هاشمی بیاید به نماز جمعه که چه بشود؟ خودش که معتقد است" "حضور افراد خیلی تفاوت نمی کند. بالاخره هر خطیبی که به نماز جمعه بیاید و برای مردم از حق مردم فلسطین دفاع خواهد کرد و با محکوم کردن ظلمهای رژیم اسراییل علیه ملت فلسطین خواسته های ملت ایران را نیز مطرح خواهد کرد." مگر این اتفاق توی همه نماز جمعه های پس از انتخابات صورت نگرفته، یادتان رفته همین دفعه آخری که این " سید احمد خاتمی" آمد. نکته به نکته خواسته های مردم را مطرح کرد تازه یک چیزی هم اضافه گفت که مردم فردا از طریق جراید تکذیب کردند که این همه خواسته ندارند. فردا هم به لطف الهی ایشان و احمدی نژاد می آیند و ادای دین می کنند.

فکرش رو بکنید هاشمی بیاید نماز جمعه و بخواهد باز بگوید:" مسئله‌ فلسطین‌ حقیقتاً دلخراش‌ شده‌ است‌، یعنی‌ انسان‌ هر وقت‌ این‌ خبر را می‌شنود، از درون‌ می‌لرزد و نمی‌داند چکار کند، هر روز تانک‌ها و نفربرها و توپخانه‌ها و سربازان‌ خشن‌ و عصبانی‌ و کینه‌توز اسرائیلی‌ در شهرهای‌ نیمه‌ سوخته‌ و خرابه‌ کرانه‌ غربی‌ و غزه‌ به‌ جان‌ مردم‌ می‌افتند و می‌بینید دارند چه‌ می‌کنند! این‌ یک‌ جنگ‌ واقعی‌ است‌. خانه‌ خراب‌ می‌کنند، مدرسه‌ و بیمارستان‌ خراب‌ می‌کنند، نمی‌گذارند بیمار به‌ بیمارستان‌ برود، مجروح‌ را در همان‌ خیابان‌ با یک‌ تیر خلاص‌ می‌کشند، خیلی‌ جنایت‌ می‌کنند و همه‌ این‌ مدعیان‌ حقوق‌ بشر که‌ دنبال‌ مارها راه‌ افتادند که‌ آنها را حفاظت‌ کنند، خفه‌ی‌خفه‌ هستند و این‌ بدترین‌ اثر پدیده‌ مادی‌ گرائی‌ و استعماری‌ در دنیای‌ ماست‌...» خطبه‌های‌ نماز جمعه‌ تهران‌ ـ ۱۶ اسفند ۱۳۸۱

بالاخره‌ همین‌ الان‌ با اصول‌ دموکراسی‌ حاکم‌ بر دنیا که‌ سازمان‌ ملل‌ هم‌ قبول‌ دارد، بگوییم‌ این‌ فلسطینی‌ها حقّ رأی‌ دارند. اینها چهار میلیون‌ و دویست‌ هزار نفر داخل‌ فلسطین‌ و ۵ میلیون‌ در بیرون‌ هستند. جمعاً ۹ میلیون‌ فلسطینی‌ وجود دارد. اسرائیل‌ در بهترین‌ شکل‌ که‌ خودش‌ می‌گوید چهار میلیون‌ و هشتصد هزار نفر یهودی‌ دارد...» مصاحبه‌ با دبیرخانه‌ مجمع‌ مدرسان‌ معارف‌ اسلامی‌ دانشگاهها ـ ۲۶ فروردین‌ ۱۳۸۱ «...این‌ طرف‌ یک‌ عده‌ انسان‌ بی‌سلاح‌ هستند که‌ سنگ‌ در دست‌ دارند و پرتاب‌ می‌کنند. در مقابل‌ ۳۰ موشکی‌ که‌ از هوا می‌آید و کیلومتر را می‌زند، سنگ‌ چه‌ اثری‌ دارد؟ اثرش‌ این‌ است‌ که‌ وقتی‌ این‌ منظره‌ را به‌ مردم‌ نشان‌ می‌دهند، دلهای‌ مردم‌ را در سراسر دنیا صید می‌کنند. ممکن‌ است‌ سنگ‌ به‌ تانک‌ اسرائیلی‌ بخورد و اثری‌ نداشته‌ باشد، اما انسانی‌ که‌ این‌ را می‌بیند، به‌ یک‌ سرباز همیشگی‌ علیه‌ اسرائیل‌ تبدیل‌ می‌شود. چرا باید وضع‌ دنیا به‌ گونه‌ای‌ باشد که‌ یک‌ عده‌ مردم‌ مظلوم‌ که‌ خانه‌ و زندگی‌ و هستی‌ آنها غارت‌ شد، این‌گونه‌ باید از خود دفاع‌ کنند. گاهی‌ عملیات‌ مسلحانه‌ کوچکی‌ دارند که‌ قابل‌ مقایسه‌ نیست‌. این‌ یک‌ دفاع‌ مشروع‌ و آن‌ یک‌ تجاوز ظالمانه‌ است‌...» خطبه‌های‌ نماز جمعه‌ تهران‌ ـ ۱۶ شهریور ۱۳۸۰

«...خیلی‌ روشن‌ است‌ که‌ شارون‌ دارد تشویق‌ می‌شود که‌ با سیاست‌ مشت‌ آهنین‌، مردم‌ فلسطین‌ را سرکوب‌ کند و همین‌ امروز و یا شب‌ گذشته‌ اعلام‌ کرده‌ است‌ که‌ قبول‌ دارم‌ فقط‌ ۴۲ درصد از اراضی‌ اشغالی‌ غرب‌ رود اردن‌ به‌ فلسطینی‌ها داده‌ شود...» خطبه‌ی‌ دوم‌ نماز جمعه‌ تهران‌ ـ ۲۴ فرودین‌ ۱۳

این داستان کمی برایتان آشنا نیست؟ خانه خراب می کنندو نمی گذارند بیما ر به بیمارستان برود _ به زندان می برند و شکنجه می دهند باز هم گلی به جمال اسرائیلی ها_ مجروح را با یک تیر خلاص می کنند_ جوانان ایرانی در سنگفرشهای خیابانهای تهران با تیری در مغز یا قلب ، جنایت می کنند... چقدر شباهت. فقط برادران صهیونیست تاحالا تو سابقه شون تجاوز نبوده که قرار شد ه این یک فقره هم صادر شود. سیاست مشت آهنین، سنگ، کاغذ- قیچی- مردم مظلوم، دفاع مشروع. سرکوب، دولت غاصب ، حق رای مردم... واقعا که ما ملت پر توقعی هستیم که باز هم می خواهیم هاشمی امام جمعه روز قدس باشد.

به هر حال من در حد خود از" مقام عظمای ولایت" سپاسگزارم که به هاشمی اجازه اقامه نماز را ندادند، زیرا این مساله باعث می شود که ایشان نه از تریبون بلکه در میان مردم حضور سبز خود را نشان دهند و محظوریت های خطیب جمعه را هم نداشته باشند. ایشان همراه با مردم به سخنان رئیس غاصب دولت دهم گوش فرا می دهند و هم صدا با این ملت فریاد سبز آزادی سرمی دهند. چقدر زیبا می شود که فردا "کاریکاتوری از راهپیمایی های میلیونی مردم" با حضور روحانیون انقلابی برگزار شود. روحانیونی که در صف مردم هستند و همراه با آنان سرود آزادی می سرایند.